درخواست
من ده ساله ازدواج کردم خانواده هامون از نظر فرهنگی متفاوتن. همسرم اوایل خیلی بد اخلاق پرخاشگر و در خیلی موارد بی ادبی می کرد حتی تو جمع حتی به خانوادم ولی این موارد تو خانواده اونا مهم نبود.وحشتناک اخلاق بدی داشت. بخاطر ترس از همین رفتارا و کاراش فرزندی ندارم. نزاشتم بچه دار شم. بعد از چندین سال ی سری خطاها من کردم. خیانت کردم شوهرم فهمید که اگر ازنظر اخلاقی و محبتی خوب بود من سمت کسی نمی رفتم اصلا اهل این کارا نبودم. شوهرم هم چندباری بهم خیانت کرد بعضیاشو فهمیدم اما اصلا بروش نیاوردم و رابطشونم تموم شد.یکی دوتاشم فهمیم که حسابی بحث کرددیم ولی زیربار نمی رفت که خیانت کرده همشم فقط خیانت منو میدید و بعد از چندین سال برو می آورد. ولی خودشو هیچی میگفت من کاری نکردم. خلاصه چندسالی بود طلاق عاطفی داشتیم.تا امسال دوباره فهمیدم با یه خانمی در ارتباطه بیشتر چت و تلفن چتهای عاشقانه چون مسافتی از هم دورن یکی دو مرتبه ای هم همدیگ را دیدن رابطه هم داشتن. دیدم خب اینکه نمیشه هی بره و هی بیاد. حدود دوماه پیش حسابی باهاش صحبت کردم در مورد اشتباهاتش هیچ صحبتی نکرددم اصلا. فقط خودمو گفتم که درگذشته اشتباه کردم و پشیمونم و معذرت خواهی کردم. بیشتر بخاطر حال و وجدان خودم اینکارو کردم که نکنه چون من فلان کردم این هنوز داره ادامه می ده. اونم گفت ن نگران نباش و هیچی نیست و اما معلوم بود هست. اصلا باهام همکاری نمی کرد که شک منو برطرف کنه می گفت مشکل خودته. چندبار گفتم تا بازدیید تلگرامشو باز کرد درصورتی که خودش باید باز میکرد نه که من بگم.از ی طرفی چک کردن تلفنش کاراشتباهیه از ی طرفی باید میفهمیددم چ خبره راست می گه یا دروغ. نشستم فکر کردم دیدم من راهمو دارم درست میرم معذرت خواهی هم کردم پس اگ برنگرده دیگ مشکل از اونه.خانمی که باهاش در ارتباطه اردواج کرده دوتا بچه داره و خیلی پولدار.دیگ دلمم بچه می خواد ولی می ترسم.. بجه دار نشم و بفهمم همچنان میره. صبرکنم اگر اوکی شده بود بچه دار شم. اصلا بچه دار نشم؟ نمی دونم. با شووهرم همکار هستیم. من ماشین دارم خونه دارم شغل دارم
با سلام خدمت شما
دوست عزیز احساس ناراحتی و اضظراب شما از آینده و ترس از تولد فرزند کاملا قابل درک است.
خیانت مسئله بسیار مهمی هست که می تواند آسیب بسیار جدی و عمیقی به بدنه رابطه و ازدواج وارد کند که باید حتما در فضای مناسب و حرفه ای مورد بررسی قرار گرفته و فردی که مرتکب خیانت شده بابت رفتار اشتباهش و جبران آن متعهد شود.
همچنین طرف مقابل نیز فرصت بازسازی و جبران را بدهد.
متاسفانه بدترین حالتی که ممکن است اتفاق بیفتد همین است که طرف مقابل در صدد تلافی برآید یا به خودش این اجازه را بدهد که او هم همچین حرکتی را انجام دهد .
این در حالی هست که هرکس باید مسئولیت رفتار خودش را بر عهده بگیرد و در این موارد هیچ توجیهی قابل پذیرش نیست و زمانی که دروغ و پنهان کاری در رابطه باب شود خیلی از موارد اساسی را از بین می برد.
بنابراین حل این مسئله چیزی است که باید در حضور یک متخصص اتفاق بیفتد و با دستورالعمل و پیگیری او تا دو طرف درگیر بازی های مختلف نشوند.
از سوی دیگر وقتی خودتان از طلاق عاطفی صحبت کردید و اینکه هنوز تکلیف رابطه خودتان مشخص نیست و خودتان در این ازدواج هنوز احساس امنیت نکرده و نیازهای مهمتان برآورده نمی شود، تعلل و دست نگه داشتن برای ورود نفر سوم به این فضا قطعا بهترین کار است.
چگونه وقتی حسی از رابطه مفید و سازنده و مراقبت و مسئولیت در مقابل حفظ این ازدواج نمی بینید، می توان به ورود نفر سوم فکر کرد؟
قطعا مسائل و چالش های شما چند برابر خواهد شد و تحمل شرایطی که عنوان کردید در دوران بارداری بسیار سختتر شده و با افزایش نارضایتی و حال بد شما، آن بچه هم از پیش از تولد در معرض آسیب جدی قرار خواهد گرفت.
بنابراین آمدن فرزند در این شرایط تا زمانی که مسائلی به این مهمی در بینتان حل و فصل نشده و فضای یک خانواده در خانه برقرار نشده، نه به نفع خودتان و نه رابطه تان و نه آن فرزند خواهد بود.
به شما توصیه جدی می شود که ابتدا هرچه زودتر برای دریافت راهنمایی دقیق و بررسی بهتر به یک زوج درمانگر مراجعه فرمایید تا راهنمایی های لازم در جهت بهبود کیفیت رابطه تان دریافت نمایید و بعد تصمیم به این مهمی که مسئولیت بزرگی بر دوشتان می نهد را بگیرید.