1
درمان یکی از عزیزانم
سلام خسته نباشید من با تازگی با مردی آشنا شدم ک سه ماهه پیش رابطه یک سالش رو تموم کرده من توی این دو هفته بهش علاقه مند شدم . یکم بحث بینمون پیش اومد ب دلیلی ک یکم بد بین هستن این آقا 29سالشه و جدیدا بعد از بحث اخیر ما متوجه شدم سر کار ب ی سری مشکلاتی خورده از طرفی سه ماه پیش ک رابطش تموم شده کلی مشکل خانوادگی رو پشت سر گذاشته و حتی ی سکته ناقص از فشار روحی ایشون علاقه زیادی به تنهایی پیدا کرده حس میکنم یکم منزوی و عصبی شده و ذهنش بهم ریختس میخوام بدونم چطور باید بهش کمک کنم اینطور ک من شناختم اصلا نمیخواد حرف بزنه راجب احساساتش چون مغرور و اصلا جرئت نمیکنم اسم مشاور بیارم چون جبهه میگیره . من واقعا نگرانشم و میخوام کمکش کنم . باید چی کار کنم ؟
با سلام خدمت شما دوست عزیز
بهتر است دقت کنید که شرایط روحی ایشان نیاز به بررسی و طی کردن پروسه درمانی دارد و اگر شما بخواهید نقش ناجی ایشان را ایفا کنید هم به خودتان آسیب وارد می کنید و هم ایشان پس بهتر است سعی کنید که در جایگاه خودتان بسته به اینکه این رابطه بین شما و این آقا به چه هدفی شکل گرفته است پیش بروید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید .
شرایط روحی این آقا رد شرایطی که شما بیان می کنید مناسب ورود به یک رابطه دیگر نمی باشد و نیاز است که ایشان در اول برای بهبود شرایط روحیشان اقدام کنند و بعد وارد رابطه شوند چون احتمال آسیب برای هردو طرف نیز وجود دارد .
شما نیز دقت کنید که بیان می کنید دو هفته می باشد که ایشان را می شناسید و شرایط روحی مناسبی ندارند و اینکه بدبین می باشند و همچنین اختلافاتی بینتان وجود دارد و… به نظر با میزان وابستگی که با این شرایط در شما ایجاد شده است ادامه این رابطه برای شما نیز آسیب زا می باشد چون این آقا امادگی یک رابطه سازنده را نداند و این شک و بدبینی نیز از اهمیت زیادی برخوردار می باشد و می تواند نشان دهنده بعد شخصیت ایشان باشد و با ادامه رابطه و حتی ازدواج نیز تغییری نخواهد کرد .