سلام من ۲۵ سالمه و تقریبا ۸ ماهی میشه که با یه دختری ۲۲ساله در ارتباطم که شهرهامون دور هست.اولش سر یه بازی جرات حقیقت که با دوستام میکردیم من به این دختر نزدیک شدم و قصد رابطه باهاش رو نداشتم و کلی بهش دروغ گفتم و حتی عکس فیک هم بهش دادم و الان اون فکر میکنه من همون آدمم که عکسش رو بهش دادم و چون شهرهامون دوره تا حالا نشد که همو حضوری ببینیم و این قضیه فاش نشد.اولش همه چی برای من مسخره و بازی بود ولی الان من واقعا عاشق این دختر شدم و نمیتونم از فکرش در بیام و در طول این مدت ما روابطمون خیلی صمیمی و عاطفی شد.و این خانوم هم بهم ابراز علاقه کرد ولی مشکل فیک بودن عکس و برخی اطلاعات هست.بعضی اوقات هم شده که نسبت به اینکه از قیافمم هم خوشش میاد نظر داده .من الان قصدم باهاش جدی هست و شدیدا بهش علاقه مند شدم ولی الان با دروغ هایی که بهش گفتم نمیدونم چیکار کنم و میترسم بدونه و از دستش بدم.و دروغ هام طوری بودن که مجبور شدم پشت سرهم دروغ بگم بهش.و واقعا پشیمونم الان حالم بده و سردرگم شدم.چیکار کنم؟چطوری بهش بگم؟چطوری اعتمادش رو دوباره بدست بیارم؟
من غیر عکس و بعضی اطلاعات جزئی تو رفتارم و حرف زدنم باهاش کاملا خودم بودم ولی الان این عکسه مشکل شده برام و بارها شده که این خانوم از اخلاق من تعریف کردن.بنظرتون میبخشه؟و این رابطه درست شدنی هست تا براش تلاش کنم؟یا فقط بهش بگم و کات کنم؟اگه هست چیکار کنم تا اعتمادش برگرده؟
ممنون میشم از پاسخگوییتون