سلام من ۵ ساله با یکی دوستم
تو این ۵ سال کلی باهم دعوا داشتیم و کلی هم جدایی داشتیم
خانواده هامون ازین رابطه خبر ندارن
خواهر بزرگ من میدونه که این شخص رو دوس دارم
و داداش اونم هم ازین موضوع خبر داره
خانواده هامون هم با دوستی قبل از ازدواج مخالفن و روش سنتی رو قبول دارن
معیار مرد زندگی من اینه که اول با ایمان باشه بعد اهل دود و دمی نباشه
من متولد ۷۳ هستم و ایشون ۷۰
همه چیزش اوکیه جز پس انداز و چون پس انداز کافی نداره نمیخواد بیاد خواستگاری
اولین رابطه ای هم داشتیم که یکی وارد زندگیمون میشده
کم و بیش رابطه جنسی هم داشتیم ولی در حد لمس و این چیزا چون دوتامون خجالتی هستیم کار زیادی نکردیم
چون یه بار این تجربه رو کرده سختشه همو ببینیم و نتونه کاری کنه
میدونم نباید رابطه جنسی وارد این ارتباط میشد
همدیگه رو به شدت دوست داریم من چندین بار بهش گفتم که تو متو واسه خونه خالی میخوای و حسابی ناراحت شد ازین موضوع بهم گفت حتی دیگه قرار معمولی هم نمیذاریم که تو اینجور برداشت نکنی
دوستام همش میگن بهش نمیرسی بدردت نمیخوره و باعث میشن من تو رابطم شک بیوفتم که راست میگن بدردم نمیخوره
من پر انرژیم ولی اون شخص زیاد اهل چت کردن نیس
و تنها راه ارتباطی ما همین چت کردن شده
و من همیشه وقتی چیزی مخالفم باشه شروع میکنم غر زدن یا گیر دادن به اون موضوع و یه مدت هم بود که اون شخص رفته بود سمت قلیون کشیدن
خانوادش در جریان نیستن و تنها کسی که میدونست من بودم
منم بدم میاد و کلی بهش گیر میدم که نکش من خوشم نمیاد
ادم بدی نیس که بگم اهل دود و دمی باشه واسه همین من انتخابش کردم جدیدا اینطور شده بود که بهم گفت من کلی فشار تو زندگیم رومه تو هم اینجور عصبی ترم میکنی قلیون باعث میشه ارومم کنه تو عصبیم نکن من نمیکشم
رابطمون جدیدا خیلی خوب شده دعوا و بحثی نداریم
فقط مشکلم اینه که خیلی وقته همدیگه رو ندیدیم و اون شخص هم میگه نه بذار زمان خواستگاری که بعدش نخوای بد برداشت کنی
دوستم هی میاد میگه اینکه دیدنی تو کارتون نباشه یعنی خیر این رابطه رو بزن
از آیندم از فکرام میترسم
چیزایی که گفتم بهتون یه خلاصه شده ی رابطمون بود