سلام من دوستم ۱۰ ساله باهم دوستیم،وعاشق همدیگه هستیم ودوست داریم همو،من نسبت بهش خیلی حساسم ودوست ندارم به کسی به غیرازمن عشقم بگه یاپیام عاشقانه به کسی جزمن بده یا کادویی که من بهش دادم به کسی بده،استوری عاشقانه برای یکی از دوستاش گذاشته بودمن حسودیم شدبهش چیزی گفتم گفت که ازگوگل گرفته ومن بابقیه براش فرق دارم وچراحسودی کردم،که من گفتم وقتی دوست دارم عاشقتم چطورمیتونم بی تفاوت باشم،وکاردومش ساک کادویی که روزولنتاین بهش داده بودم به شخص دیگری داده که استوری گذاشته بودمن اسکرین شات گرفتم براش فرستادم که چراساک کادویی منودادی به کسی؟اولش بهم دروغ گفت که نه اون نیست مال توبالاکمدمه بعدگفت خواهرم برداشته داده،دوماهه مدام به من دروغ می‌گفت برای هرچیزی میگفتم یه بهونه برام آورد،بعدمن بهش اینو گفتم دروغ دروغ یک کاری کردی دیگه هیچ کدوم هیچ کدوم حرفات باورندارم،چراساک کادویی منودادی به کسی حالا اون ساک کادویی به…. یعنی کادوی من انقدرواست ارزش نداره که به کسی میدی.الان ۸روزازاین موضوع گذشته ایشون نه بهم پیام دادنه تماسی گرفت،امروزهمه پیام های تلگرامی که بهش داده بودم رودوطرفه پاک کرد عکس پروفایل همه ی چت هاشوبرداشت،سیم کارتشم خاموش کرده خواهرش میگه حاضرنیست باتو حرف بزنه چون من مریضم،خانوادش همه منومقصرمیدونن،رفته پشت سر من یک عالمه حرف دروغ گفته که آره فلانی اینجورگفته,خانوادش بامن بدشدن گفتن اززندگیشون برم بزارم آرامش داشته باشن آرامش روحی روانیشونوازشون گرفتم من اصن کاری به اونانداشتم فقط به دوستم توتلگرام اون حرفاروگفتم،هردعوایی بین من و دوستم میشه به خانوادش میگه واعصاب اوناروخوردمیکنه،خواهرایشون خیلی به من توهین کردوحرفای ناپسند گفت،وبه من گفت من ذهنم مریضه گفت مریضم بایدبرم دکتردرمان شم مشکل دارم درصورتی که خواهر خودش دوست من وقتی عصبانی میشه دیوونه میشه کارای عجیب می‌کنه سرخودشوبه در یا دیوارمیکوبه یاخودشوکتک میزنه،به خواهرش گفتم بهش بگه دوستیمون واسه همیشه تموم شدمن واسه اون مردم.خواهرش گفت خوشحال شدازاینکه اینجورگفتم اون الان خیلی حالش خوبه وگفت بدون منم زنده میمونه و همه ساک کادویی وکادوهاموآتیش میزنه،همه اینافقط برای یک ساک کادویی مقوایی بود،من واقعاًمشکل دارم؟مطمئنم اون دیگه برنمیگرده،چیکارکنم؟چطوربااین موضوع کناربیام؟