سلام
دختر ۲۶ ساله هستم در سن ۱۶ سالگی به صورت سنتی ازدواج کردم همسرم‌مشکل جنسی و جسمی و روحی داشت که کم کم متوجه شدم و یک دختر ۷ ساله دارم به خاطر نیاز عاطفی و نیازهای ضروری بعد از حدود ۹ سال در حال متارکه هستم الان مشکل من این نیست
من به دلیل موقعیت شغلی و اجتماعی و همینطور زیبایی ظاهری توجه های زیادی رو سمت خودم جلب میکنم تا جابی که پیشنهاد ازدواج میدن و به سرعت میگم مناهل هستم
در یکی از این پیشنهادها که شخص مقابل فوقالعاده با شخصیت و رییس یک شرکنثت هم بود من همچنان غرور خودم رو خفظ کردم و منتظر بودم که پیشنهاد ازدواج بده و به سرعت بزنم تو ذوقش بعد از چندماه ایشون منو خواستن بیرون ببینن و‌من به دوستام گفتم برای خنده و سرکرمی فقط و به پیشنهاد یکی از دوستام قرار شد نگم متاهلم و بگم قصد ازدواج ندارم ببخشید
اما من اینکارو کردم و اون اقا علاقش شدیدتر شد و خیای خیلی اروم اروم منو جذب خودش کرد الان فوقالعاده به من علاقه داره تا جایی که هر لحظه و هر جا باشه از من میگه و منم علاقمند شدم بهش شدید و اون همچنان منتظر حواب من برای خواستگاری هست
الان تو این موقعیت چطوری میتونم بگم من ی دختر مجرد نیستم تو رو خدا راهنماییم کنید احساس گناه بدی دارم و نمیدونم چیکاربابد کرد