سلام
من نسبت دختر خواهر زن عموم يه حس عاشقي بهم دست داده از قبل تر ها هم ديگه رو توي جمع خانواده ها ميديديم ولي همين يك ماه پيش توي باغ كه جمع فاميلي بود خيلي به من محل ميزاشت و من هم شمارشو گرفتم بعد اون روز با فاميلاش رفتيم سينما و چند روز بعدش بهش پيام دادم بريم رستوران كه پذيرفت و رفتيم كلا خيلي باهام جوره ولي موقعي كه بهش پيام دادم گفتم دلم برات تنگ شده گفت ديوونه تو برام مثل داداشمي واسه همين برام مهمي و چند روز بعد خودش گفت بريم كوه و رفتيم و خيلي خوش گذشت
يادم رفت كه بگم اون متولد ٧٣ هست و من ٧٧
حالا با اين اوضاع من چيكار كنم كه رابطه مون رو بيشتر صميمي كنم و نميخوام باهاش ازدواج كنم
ممنون