سلام مردی هستم56سال دارای 3فرزند29،27،20سال از همسرم7سال بزرگترم دردیدبازدیدهای فامیلی همسرم با باجناقهام البنه با یکی بیشتر وقبلاها باپسرداییش وپسرعموش خیلی ریلکس وخیلی صمیمی برخوردمی کنه پیش همه، مثال خونه پدرخودش بودیم اون یکی باجناق هم باخانومش اومدن بعدشام اون باجناق خیلی راحت بامنوپدرخانم احوال پرسی جزی کردرفت نشست پیش خانم من رویه یه مبل چون خیلی باهاش صمیمی شده دیگه قشنگ کاملاجرات م کنه پیش هم می نشینن میگن می خندندپیش خواهرهاش پیش پدر مادرش بطوریکه من خجالت مکشم اصلاخانوم من بهخودش نمیاره که شوهرخواهره شوهرش نیست بالاخره نامحرمه همون باجناق درهفته یا ماه یکی دوبار زنگ میزنه شاید یکساعت بیشتر تلفنی صحبت مکنند همون چیزهای معمولی وعادی شوخی میکنن به نحوی که معلوم م ش صحبتهاشون ب سمتغیرعادی شدن میره یه بارهم با پسرداییش خطای داشته ولی به اعتراف خودش م گه درحدبوسه بوده قسم خوردکار دیگه نکردم من بخشیدم گفتم به شرطی که دیگه اسمی از اون نیاری اینطوررفتار های غیر معمول زیادداره خیلی جاها،من ازیه جهت بخاطر سن وسال وازطرفی ازهمه مهمتربخاطربچه هام هیچ کارنمیتونم انجام بدم زندگی وسرنوشت بچهام واطافیانم به ما دونفر وابسته اس اینم بگم بااینکه همسرم حدود49سال داره ولی زیبای وجذابیت خاص داره شایددرحد35اینها نشون میده ازرفتارحرکاتش خیلی ترس دارم یه کلمه بهش تذکرخیلی ملایم هم بدم زمینوآسمان را بهم میبافه قیامت م ش اصلا نمیشه با هاش حرف زدچکارکنم چ جوری این رفتارهای ناموزونشو بهش بگم