سردرگمی در رابطه
سلام وقت بخیر
من دختری ۲۶ ساله هستم که حدود ۱ سال ۱۰ ماه با پسری ۲۸ ساله هستم به قصد ازدواج ایشون از اشناهای دورمون هستن و مادرشون از رابطه ما تا حدودی اطلاع دارن
مشکل من در چند مورد هست یکی که مهم ترین هم هست اینه که ایشون کار ندارن و هیچ گونه سرمایه یا پسندازی ندارن
خیلی پیگیر سر کار رفتن هستن ولی هیچ کاری جور نمیشه یا حتی وقتی درست میشه بیشتر از ۲یا۳ هفته بیشتر طول نمیکشه
خرجش هم از کارهای کوچیک پروژه ایی درمیاره که خیلی کمه و نمیشود با ان زندگی تشکیل داد
از طرفی ایشون وقتی عصبانی میشوند خودشون نمیتونن کنترل کنن و به فحش میدهند البته خیلی زود پشیمان میشوند و عذرخواهی میکنن ولی باز هم تکرار میکنن
بسیار با محبت و عاطفی هستند
از بعضی از رفتارهایشان حس میکنم به شدت به خاتواده وابسته هستند مخصوصا به مادرشان
به شدت ب من محبت میکنن و در احساسشان هیچ شکی ندارم من هم ایشان را دوست دارم ولی بخاطر مسئله کارشان که انقد بهم میخورد از ادامه رابطه بسیار سرد شده ام و به ایشان گفته ام جدا شویم
با این حال هنوز دوستشان دارم
خودشان به شدت به درست شدن کارشان امید دارن و میگن به زودی همه چی درست میشود
لطفا منو راهنمایی کنید ادامه دهم و صبر کنم تا درست شدن کارشان
یا جدا شوم
با سلام خدمت شما
دوست عزیز احساس ناامنی و نگرانی شما در رابطه کاملا قابل درک است.
درباره اینکه چرا کارشان دو یا سه هفته بیشتر طول نمی کشد خیلی توضیحی ندادید که آیا ماهیت پروژه ای بودن کارشان همین است یا اینکه با صاحب کار یا موراد دیگر به مشکل می خورند.
در اینکه ایشان نکات مثبت و قابل توجهی دارند که باعث شده شما او را دوست داشته باشید شکی نیست اما متاسفانه دوست داشتن برای ازدواج هرگز کافی نیست.
همانطور که خودتان هم گفتید حداقلی از درآمد و مشخص بودن وضعیت مالی یکی از پیش نیازها محسوب می شود.
باید ارزیابی دقیقتری انجام شود تا مشخص شود اینکه ایشان تا این سن هنوز شغل مشخصی ندارند تا چه اندازه به اوضاع نابسامان جامعه در این حوزه مربوط می شود و تا چه اندازه سهم خودشان است و موانعی در درون و در شخصیتشان داشته اند که تا سن ۲۸ سالگی هنوز به ثبات نسبی در این زمینه دست نیافته اند.
درباره پرخاشگری و تکانشی رفتار کردن ایشان هم باید گت احتمالا این رفتار الگوی ثابتی در ایشان است و تغییر نخواهد کرد مگر اینکه خودان بخواهند و درباره آن به صورت جدی متعهد شد و احساس مسئولیت داشته باشند که برای حظ و مراقبت از رابطه خودشان را تغییر دهند و مثلا مهارت مدیریت خشم را آموخته و انجام دهند.
وابستگی از نظر شخصیتی با توجه به این که در این سن هنوز تکلیف شغلشان هم مشخص نشده کاملا محتمل به نظر می رسد.
ظاهرا اینکه برای ایشان یک فرصتی را مشخص کنید تا به شما برنامه ارائه دهند و در آن تایم به شرایط مناسب برای ازدواج دست یابند، بهترین کار باشد.
با این کار هم به ایشان فرصت داده اید و هم تکلیفتان را با خودان خواهید دانست که تا کجا می خواهید برای این رابطه زمان و انرژی بگذارید.
صبر کردن زمانی معقول و کارساز است که مهلت دار و براساس قواعد و اصولی باشد.
صبر کردن همیشگی به معنای به تعویق انداختن نیازها تا مدت زمان نامعلوم است که باعث آسیب شده سلامت روان را به شدت تهدید می کند.
هرکسی قبل از هرچیز در قبال خودش و نیازها و خواسته های خودش مسئول است.
اینکه تا چه اندازه به ایشان مهلت بدهید و تا کجا ادامه می دهید یک تصمیم کاملا شخصی بوده و به خودتان، ارزشها، نیازها و خواسته هایتان در زندگی بر میگردد.
بنابراین با توجه به این موارد یک تصیم بگیرید و بر سر همان قاطع بمانید.
این را هم در نظر داشته باشید که قرار نیست ما حتما از کسی متنفر شویم یا بدمان بیاید تا تصمیم بگیریم از او جدا شویم.
تصمیم در این موارد ابعاد مختلفی دارد که یکی از آنها دوست داشتن است.
برای انتخاب واقع بینانه و اصولی باید تمام این ابعاد مدنظر قرار بگیرند.
در این زمینه می توانید از مشاور هم کمک بگیرید.
هم برای خودتان که چگونه با این مسئله روبرو شوید و پیامدهای احتمالی انتخابتان را در نظر بگیرید تا در صورت مواجه بتوانید با احساس ناکامی تان کنار بیایید.
هم در زمینه مشاوره پیش از ازدواج که اصلا ممکن است اختلال یا مشکلی در این میان وجود داشته باشد که تصمیم شما را به کلی تحت تاثیر قرار دهد.