1
سلام من ۴ساله ازدواج کردم یه پسر دارم ولی همسرم هیچ توجهی ب من نمیکنه هرکاری میکنم که به جشمش بیاد ولی انگار نه انگار با اینکه زن وبچه داره ولی تواینستا بادخترا درارتباطه نمیدونم چیکارکنم که بتونم خودمووتودلش جاکنم کمکم کنید
سلام من ۴ساله ازدواج کردم یه پسر دارم ولی همسرم هیچ توجهی ب من نمیکنه هرکاری میکنم که به جشمش بیاد ولی انگار نه انگار با اینکه زن وبچه داره ولی تواینستا بادخترا درارتباطه نمیدونم چیکارکنم که بتونم خودمووتودلش جاکنم کمکم کنید
با سلام خدمت شما
دوست عزیز احساس ناکامی و عدم رضایتی که درباره این موضوع تجربه می کنید کاملا قابل درک است.
البته اگر کمی بیشتر توضیح می دادید که دقیقا در چه زمینه هایی چنین احساسی دارید و آیا این وضعیت از ابتدا بوده است یا اینکه تازگی دارد و از چه زمانی این گونه شده است و شما تا به حال برای حل این مساله چه اقداماتی انجام داده اید، بهتر می توانستید راهنمایی دریافت کنید.
اگر از ارتباطات ایشان احساس خیانت دارید حتما باید این عدم رضایت و احساس بد خودتان را و این که چه برداشت و احساسی درباره این مسئله دارید را با ایشان در میان بگذارید و خواسته ها و انتظارت خودتان را بسیار واضح و روشن با ایشان مطرح کنید.
چرا که دریافت احساس ارزشمندی و توجه جزو نیازهای اساسی در هر رابطه ای به خصوص در میان همسران است و اگر موضوعی مانع دریافت این احساس و باعث احساس عدم امنیت در شما می شود باید خودتان را در برابر حل آن مسئول بدانید.
نکته مهمی که در گفته هایتان به چشم می خورد این است که با توجه به صحبت هایتان به نظر می رسد که این بی توجهی ها باعث ایجاد احساس بی ارزشی در شما شده است و این که ممکن است خودتان را مورد قضاوت و سرزنش منفی قرار دهید که حتما شما ایردی داشته اید و یا به اندازه کافی جذاب نیستید که همچین اتفاقی رخ داده است و ممکن است بدون مطذح کردن این موضوع و دغدغه و نگرانی تان مدام تلاش خودتان را در برخی زمینه ها افزایش دهید و یا بخواهید نواقص تصوری خودتان را رفع کنید.
اما بهتر است بدانید زمانی که افراد ازدواج می کنند قرار است بتوانند در کنار یکدیگر و در یک فضای مشترک از طریق همراهی و همکاری و مشارکت با یکدیگر تلاش کنند تا به شیوه های بهتری نیازها و خاسته هایشان را برآورده کنند و در برابر یک دیگر متعهد می شوند تا مانعی بر سر راه یکدیگر نباشند.
هر گونه رفتار خارج از چارچوب به نوعی مسئولیت گریزی محسوب می شود و ما نمی توانیم رفتارهایمان را فقط با تمرکز بر خودمان و بدون در نظر گرفتن دیگری انتخاب کنیم و مسیری را در پیش بگیریم که بر سر آن از قبل توافقی صورت نگرفته است و تا این اندازه در طرف مقابل ما تردید و نگرانی ایجاد می کند.
پس بهتر است خپدتان را در برابر کیفیت رابطه و زندگی مشترک و خواسته ها و نیازهایتان مسئول بدانید و سعی کنید آن ها را به شیوه های موثری پیگیری کنید.
حتما خودتان هم بهتر می دانید که با سرزنش کردن و قضاوت منفی و غر زدن و قهر کردن و پرخاشگری . انتقاد خودتان و یا همسرتان به جایی نخواهید رسید.
تنها شیوه موثر برای حل یا مدیریت اختلافات بین فردی گفتگو و صحبت کردن است و هر یک از شما باید بتواند درباره افکار و احساسات و خواسته ها وانتظاراتی که از طرف مقابلش به عنوان همسر و شریک زندگی دارد آزادانه . در نهایت صمیمیت و بدون ترس از قضاوت منفی بیان کند و شنیده شود.
با توجه به این موارد اگر تا به حال این مسیر را انجام داده اید و بی تاثیر بوده است و یا اصلا نمی دانید چگونه این کار را به شیوه پرست و اصولی انجام دهید بهتر است برای دریافت راهنمایی های دقیق تر در این زمینه مشاوره فردی دریافت کنید تا بتوانید در مسیر خواسته ها و انتظاراتی که دارید اقدامات موثرتری انجام دهید.
در ادامه احتمالا زوج درمانی هم گزینه خوبی برای بهبود کیفیت زندگی مشترک شما خواهد بود چرا که در این جلسات با نظارت یک فرد متخصص به بررسی مسائل و مشکلات این چنینی پرداخته خواهد شد و هر کسی موظف می شود که سهم و نقش خودش را شناسایی کرده و به بهترین شکل انجام دهید و به این ترتیب هر دو طرف خودشان را در مسیر زندگی مسئول بدانند و متعهدانه و فعالانه برای ارتقای آن و برای حفظ سلامت رابطه و خانواده و افراد خانواده تلاش کنند.