1
سوالی درمورد ارتباط با خواهرم
من امروز در اکانت اینستگرام خواهر بزرگم فضولی کردم و یه چیزایی رو فهمیدم که بعدا که رفتمم دفتر خاطراتشو خوندم همونا بودن ، الان واقعا حالم بده و عذاب میکشم چون چیزای بدی بودن که از خواهر انتظار نداشتم الانم میترسم ازش بپرسم چون از دستم عصبانی میشه که چرا فوضولی اما واقعا فکر و ذکرم درگیره اونه و نمیتونم حتی عادی با خواهرم برخورد کنم! الان من چیکار کنم؟
با سلام
دوست عزیز احساس سردرگمی و احتمالا خشم و بهت و ناباوری شما در چنین شرایطی که توصیف کردید کاملا قابل درک است.
اما همانطور که خودتان هم گفتید، اگر با ایشان مطرح کنید از اینکه بدون اجازه وارد حریم خصوصی او شده اید، حتما رنجیده خاطر و خشمگین خواهد شد و ارتباط شما خراب می شود.
از آن گذشته پرسیدن شما هم دردی را دوا نمی کند و ممکن است ایشان بگویند به شما ربطی ندارد و زندگی خصوصی خودشان است و قرار نیست درباره آن، درست یا غلط به شما جوابی پس بدهند و کاملا هم حق دارند.
حتما می دانید که هر کسی رازها و یا داستانها و مسائلی دارد که دیگران از آن مطلع نیستند و اگر کسی با خبر شود ممکن است جور دیگری درباره اش فکر کنند و یا اشتباه قضاوت شود.
باز هم حتما می دانید که کاری که شما انجام داده اید درست نبوده و نمی دانیم با چه قصد و نیتی صورت گرفته است.
اما بهرحال اتفاقی است که رخ داده، برای اینکه اوضاع بدتر نشود بهتر است هیجانات و احساسات خودتان را به هر نحوی که شده مدیریت کنید تا یک وقت برون ریزی یا رفتار تکانشی و آنی انجام ندهید که بعدا پشیمان شوید.
از سن و سال خود حرفی نزده اید اما به نظر می رسد ایشان انسان عاقل و بالغی باشند.
شما حتی پدر یا مادر ایشان هم نیستید که مسئولیتی احیانا در این زمینه بر دوشتان باشد.
از روی کنجکاوی یا هر چیز دیگری این کار را کرده باشید تمام شده و رفته و بهتر است بیش از این ذهن خود را درگیر مسائلی که به شما مربوط نمی شود نکنید.
هرکسی در زندگی اش حق دارد مطابق میلش و آنطور که دلخواهش هست زندگی کند، هر چند که این شیوه خوشایند ما و اطرافیانش نباشد.
افراد مادامی که برآوردن نیازها و خواسته هایشان و به طور کلی رفتارشان مانعی برای دیگران ایجاد نکند و به دیگران صدمه و آسیب نرسانند، مختار هستند هرطور دلشان می خواهد زندگی کنند.
بنابراین بهتر است کمی به خودتان فرصت دهید تا هیجانات و احساسات شما فروکش کند و در این مدت فقط نسبت به احساسات خود آگاه باشید و به آنها فضا بدهید.
مسلما این احساسات از یکسری افکار می آیند که در ذهن شما درحال رفت و آمد هستند و احتمالا محتوای سرزنش آمیز و قضاوتگرانه دارند برای همین در شما احساس خشم ایجاد می کنند.
اما بدانید که ما نمی توانیم درباره یکدیگر به راحتی قضاوت کنیم و اصلا نتیجه ای هم جز حال خرابمان نخواهد داشت.
برای این افکار هم می توانید جایی در درونتان باز کنید و به آنها فرصت و اجازه عبور و مرور بدهید اما همواره یادتان باشد که آنها فقط یکسری فکر هستند نه حقیقت مطلق و نه خود شما!
اجازه ندهید اختیار و اراده شما را به دست بگیرند و شما را اسیر خودشان کنند.
در ادامه به یک تمرین در همین راستا اشاره می شود:
زمانی که این افکار به ذهن شما هجوم آورده اند و شما را به شدت برآشفته کرده اند، آنها را به صورت یک نوشته ای تصور کنید که هر کدام روی برگی حک شده اند و در جریان آب به صورت شناور در حرکت هستند و هر کدام از جلوی چشم شما که در کنار آن جریان آب که مثلا یک رودخانه است، نشسته اید، عبور می کنند و می روند.
ممکن است این تمرین را چندبار در روز انجام بدهید.
اگر بعد از مدتی با تمام این موارد احساس کردید همچنان اذیت و درگیر هستید، برای بررسی بیشتر و دریافت راهنمایی دقیقتر برای دریافت مشاوره حضوری اقدام نمایید.