سلام، من دختریم 28 ساله تازه نامزد کردم، تقریبا دوسال میرفتم سر کار به صورت جدی البته کارمو از کاراموزی شروع کردم هم در شرکت اول هم در شرکت دومی که مشغول بودم، از هر دوجاهم نمیشه گفت کاملا راضی اما اموراتم می گذشت، اما چون کارم طراحی سایت بود و در این زمینه فعالیت داشتم رفتم سمت برنامه نویسی. اما الان خسته ام بی انگیزه احساس می کنم این راهی نبوده که باید بیام نامزدم یه برنامه نویس خیلی قویه خیلی هم کمکم می کنه می خواد منو ببره پیش خودش شرکت خودشون اما اونجا تکنولوژی دیگه ای می خوان که من حوصله یادگیریشو ندارم اما اون خیلی اصرار داره و خیلی هم می گه که با استعدادم خب تا اینجاشم بد پیش نیومدم اما رزومه حرفه ای ندارم پنج ماهم هست که از شرکت قبلی اومدم بیرون خیلی بهم سخت می گذره من اصلا دوست ندارم نامزدم بهم پول بده می خوام خودم درامد داشته باشم، پدرم برام یه کار پیدا کرد اما ربطی به حرفم نداشت اما نیمه دولتی بود با کلی مزایا ولی خب میشدم یه کارمند روابط عمومی ساده پشیمونم می گم کاشکی می رفتم برنامه نویسی می خواستم چیکار خیلی حالم بده چند روزه هم نشستم اشک تو چشامه حرف می زنم می خوام گریه کنم خیلی خستم نمی دونم واقعا به چه دردی می خوردم… من فک می کنم سنم دیگه خیلی بالاس برای یادگرفتن این همه مسایل تو برنامه نویسی یوقتا خسته می شم… واقعا کسی نیست بگه من چیکار کنم… کاشکی هیچوقت نبودم من به درد هیچی نمی خورم….