1
طلاق بگیرم یا نه
سلام من یک دختر حدودا بیست و سه ساله هستم که خارج از کانادا زندگی میکنم درآمد بسیار خوبی دارم و نزدیک به هفت سال هست زندگی مشترک دارم با همسرم. همسرم مرد شوخ طبع و به جوشی هست ولی متاسفانه این حقیقت که من در زندگی او هم نقش زن را دارم هم مرد را فراموش کرده و جلوی همه دوستان و اقوام به من بی ادبی میکند. با اینکه در آمد زیادی ندارد بسیار ولخرج است و دائما مرا مجبور به پرداخت چیزهای غیر ضروری میکند. تا زمانی که با او هم عقیده ام مهربان است و در صورت هر گونه مخالفت بسیار بی ادب رفتار میکند. در زندگی من هیچگونه وابستگی مالی به او ندارم فقط جنبه علاقه دخیل است که متاسفانه اخیرا بسیار بی رنگ شده است.
مشاوره طلاق
دوست عزیز ما چندین نوع طلاق داریم .
در اثر آن چندین نوع طلاق ایجاد میشود:
طلاق عاطفی:زمانی رخ میدهد که ازدواج دستخوشی تباهی میشود.
(اما ممکن است تا بعد از حکم طلاق ادامه یابد.)
طلاق قانونی
طلاق اقتصادی:که در رابطه با پول و توافقهای مالی (مانند مهریه) است.
طلاق هم والدی: که در ارتباط با نگهداری و سرپرستی از فرزند ، خانوادههای تک والدی ، یا حق ملاقات یا فرزندان است.
طلاق اجتماعی : که در زمینه تغییر روابط با جمع دوستان همسر رخ میدهد.
طلاق روانی: که در حضور مسائل مربوط به بازیابی خود پیروی فردی و مشکلات مربوط به فکر کردن براساس ضمیر «من» و نه «ما» است.
*/بدانید که وقت رفتن رسیده است و اگر احساس می کنید.
که در زندگی زناشویی به شما ظلم می شود—چه فیزیکی و چه فکری—یا سلامت عمومی
شما به خاطر رفتار همسرتان به خطر افتاده است از دیگران کمک بگیرید.
*/نگاهی دقیق به خودتان بیندازید و رفتارهای خودتان را در مشکل بسنجید.
از همسرتان هم بخواهید که همین کار را بکند و فکر کنید که چه چیزهایی باید تغییر کند و صادقانه بپذیرید که آن تغییر ممکن است یا نه.
اگرهر دو شما بتوانید اشتباهات خودتان را تشخیص داده اید اما برای التیام بخشیدن به رابطه تان میلی به قدم برداشتن ندارید، بهترین راه برایتان جدایی است.
*/زخم هایی را پیدا کنید که قابل التیام نیستند.
ببینید چطور این آسیب ها پدید آمده اند و چرا قابل درمان نیستند.
گاهی اوقات خیانت، دروغگویی، بی اعتنایی، سوءاستفاده، اعتیاد و از این قبیل را می تواند کلامی بخشید .
اما قلبتان برای همیشه شکسته می ماند و دیگر نمی تواند اعتماد کند.
احساس گناه، عصبانیت، خشم و بی اعتمادی هیچوقت از بین نمی روند و سرپوش گذاشتن بر آنها برای حفظ زندگی فقط هر دو شما را بیچاره تر خواهد کرد.
*/اجازه بدهید که آسیب ببینید، بترسید، احساس افسردگی کنید و حتی تنها شوید.
اما اجازه ندهید ترس از این احساسات تنها دلیل شما برای ادامه زندگی با همسرتان باشد.
گاهی ماندن در رابطه های ناسالم فقط به این دلیل که به آن عادت کرده اید راحت به نظر می رسد.
اما هرچه مدت بیشتری در یک زندگی ناکام بمانید خودتان را عمیق تر در آن چال می کنید.
خودتان را رها کنید و بدانید که بعد از فرونشستن طوفان هم شما و هم همسرتان خواهید توانست دوباره از زندگی لذت ببرید، حتی اگر اینبار جدا از هم باشد.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴