سلام وقتتون بخیر
من مربی یک سری دختر جوان هستم یکی از دختران خانواده معمولی دارد که مذهبی معمولی به حساب می اید.رشته مبینا حسابداری است و دوستانی دارد که اصلا مذهبی نیستند ولی خودش به واسطه خانواده ریشه های مذهبی دارد و به ویژه از زمانی که با من آشنا شد علاقه به شهدا و کارفرهنگی پیدا کرد، دختر آرومی ولی در حد خود و در بین دوستان پرجنب و جوش اما این وسط بقول خودش عذاب وجدان رهاش نمی کنه از پنج سال پیش که با ما اشنا شده وضعش بدتر شده یعنی با گروه من چادری است و دوس داره چادرشو حفظ کنه ولی گروه دوستانش این تیپ رو نمی پسندن برای تمسخر نشدن کلا تیپش بشدت اپن و این سری با عذاب وجدان دور شدن سمتم اومده و برای اینکه بگه من خیلی به ورطه گناه رفتم بهم گفت حتی یکبار در جمع دوستان گل کشیده که البته دیگه حاضر نیست امتحان کنه و یا یک بار ناخواسته رابطه جنسی از پشت با دوست پسر سابقش داشته که برای هفت پشتش بسه. محرم رازش منم و دوس نداره خانواده ش در جریان باشن و همینطور علاقه چندانی به مراجعه شخصی به روانشناس هم نداره .من به شما مراجعه کردم که بهم کمک کنید تا بتونم به مبینا کمک کنم تا از گذشته فاصله بگیره و شخصیتشو از رفتارهای غلطی که باعث عذاب وجدان و شب بیداری و بغض های شبانه شده دور کنم