سلام من عاشق دخترداییم هستم و ما خیلی به هم نگاه میکردیم و احساس میکردم اون هم دوستم داره وقتی بهش گفتم دوسش دار خجالت کشیدم ولی خودش گفت خجالت نکشم و به کسی نمیگه ولی الان با من قهره ما به ندرت همو میبینیم ولی باهم قهریم من شب و روز به فکرش هستم چیکار کنم من به یکی از برادراش گفتم ولی گفته بهش نمیگه ولی متاسفانه گفت حتی چند روز پیش تو اینستا بلاکم کرد من فکر میکردم دوستم داره چون خیلی به من نگاه میکرد و ناز میکرد ولی وقتی بهش گفتم دیگه بعدش قهر شدیم لطفا کمک کنید ما هم سن هستیم و اون دو ماه از من بزرگتره چیکار کنم عزیزان
من خیلی به فکرش هستم من واقعا دوسش دارم حتی وقتی بهش گفتم بغلش کردم و اون هم واکنش خوبی داد ولی نمیدونم چرا بعدش تحویلم نگرفت
دوستان کمک کنید به نظرتون چیکار کنم که دلشو بدست بیارم من تا حالا هاشق هیچ دختری نشده بودم و با هیچ دختر بیگانه ای حرف یا چت یا ارتباطی نداشتم من بدون مقدمه بهش گفتم خونوادش هم پرجمعیته منو اون۱۸ سالمونه و سه ما از من بزرگتره