فراموش کردن رابطه
سلام من دختری 19 ساله هستم که یه سال با پسری به صورت مجازی در ارتباط بودم ولی این شخص خیلی حساس بود و برا هر کاری که میکردم دعوا درست میکرد بعد دوس پسر قبلیم اومد حالمو بپرسه و من به ایشون گفتم که همچین اتفاقی افتاده ایشونم ناراحت شد که چرا با دوس پسر قبلیم حرف زدم و گف بهم خیانت کردی و رابطرو تموم کرد ولی هرچی بهش گفتم حرف خاصی نزدیم باور نکرد حتی ازش خواهش هم کردم که تموم نکنه چون دوسش دارم و بهش وابسته شدم ولی باور نکرد و بهم گف هنوز تو فکر قبلیم و اینجوری نمیتونه باهام باشه منم دو روز تموم به ایشون توضیح میدادم و خواهش میکردم ک نره ولی دیدم اصلا براش مهم نیست حالم گفتم باشه و تموم کردم منم ولی الان حس تنهایی میکنم خیلی علاقه پیدا کردا بودم بهش و الان ک نیس حس میکنم یه چیزه زندگیم کمه و نمیتونم بدون اون با خانوادم هم دعوا داشتم برا همون نمیتونم محبت از طرف خانواده هم بگیرم چون چند وقته بهم بی توجه شدن نمیدونم چیکار کنم دارم دیوونه میشم دیگه دلم میخواد فراموشش کنم اما فک میکنم به همه چیش دلم تنگ میشه میخوام برگردم ازش خواهش کنم بیاد دوباره ولی فک میکنم چه جوری باهام رفتار کرد پشیمون میشم لطفا کمکم کنین
با سلام خدمت شما
دوست عزیز احساس ناراحتی و غمی که تجربه می کنید کاملا قابل درک است.
توجه داشته باشید که این گونه روابط معمولا بیشتر آسیب رسان هستند چرا که بر اساس اصول روابط درست و سالم بنا نشده اند.
رابطه ای درست است که میزان صمیمیت در آن بر اساس شناخت شکل گرفته باشد و رابطه های مجازی هم پر از تحریف هستند و اطلاعات حاصل از این طریق معمولا ناقص هستند و نه تنها بر اساس واقعیت شکل نمی گیرند بلکه ممکن است کاملا متناقض و متضاد با واقعیت باشند.
البته با توجه به مواردی که شما در رابطه تان به آن ها اشاره داشتید ظاهرا ایشان یک فرد کنترل گر و پرخاشگر هستند.
چرا که رفتارهایی مانند قهر کردن، تهدیدی کردن، سرزنش کردن، قضاوت و محکوم کردن، توهین و تهدید و پرخاشگری همگی جزو رفتارهایی هستند که افراد آن ها را انجام می دهند تا از این طریق بتوانند رفتار طرف مقابل خودشان را کنترل کنند و او را وادار به انجام کاری کنند که خودشان درست می دانند و به این ترتیب همه چیز مطابق میل آن ها پیش برود که چنین رویه ای کاملا مخرب است.
این در حالی است که قرار است که رابطه سالم رابطه ای است که در آن احساس امنیت دریافت کنید و بتوانید خودتان باشید و بدون ترس از مورد سرزنش یا قضاوت قرار گرفتن خودتان را آزادانه ابراز کنید و از این طریق احساس ارزشمندی دریافت کنید.
نیاز به آزادی و استقلال رای یکی از اساسی ترین نیازهای هر فردی محسوب می شود که اگر مانعی بر سر آن وجود داشته باشد و یا طرف مقابل شما مدام میل به کنترل کردن شما و رفتارها و انتخاب های شما را داشته باشد با مشکل روبرو خواهید شد.
همچنین نیاز به دریافت عشق و تعلق خاطر هم نیاز اساسی دیگری است که فقط از طریق رابطه سالم و اصولی محقق خواهد شد و در غیر این صورت آسیب بسیار زیادی در حوزه سلامت روان افراد ایجاد خواهد کرد.
مسئله دیگری که وجود دارد این است که با این حال جدایی و قطع رابطه ای که برای مدتی ادامه داشته است و شما به هر حال تا حدی سرمایه گذاری احساسی- عاطفی در آن برای مدتی داشته اید دشوار و با احساسات ناخوشایند همراه خواهد بود و این موضوع هم کاملا طبیعی و جزوی از واقعیت انکار ناپذیر و اجتناب ناپذیری است که چاره ای جز پذیرفتن آن و روبرو شدن با آن و پشت سر گذاشتن آن ندارید.
این مواردی که عنوان شد بسیار حايز اهمیت هستند و تصمیم به ادامه دادن یک رابطه و یا پایان دادن به آن باید بر اساس اصول مهمی که به آن ها اشاره شد و بر اساس اطلاعاتی که در طول دوران آشنایی و شناخت به دست می آورید صورت گیرد نه بر اساس میزان وابستگی یا احساسات ناخوشایندی که در این مدت جدایی تجربه می کنید.
بنابراین اگر در این زمینه با مشکل روبرو شده اید و این احساسات و هیجانات و افکار منفی کارکردهای روزانه و معمول شما را مختل کرده است نیاز است که حتما از طریق مراجعه به یک روانشناس و یا مشاور و دریافت جلسات مشاوره فردی به صورت حضوری و یا غیر حضوری کمک حرفه ای و تخصصی دریافت کنید.
در این مدت هم وارد رابطه جدیدی نشوید چرا که حتما باید مدت زمانی از این جدایی بگذرد تا بتوانید آمادگی ورورد به رابطه جدید را به دست آ>رید و اگر به این توصیه عمل نکنید رابطه شما با آسیب همراه خواهد بود چرا که تحت تاثیر احساسات ناشی از جدایی شما قرار دارد و بستر لازم و مناسب برای رابطه سازی هنوز فراهم نیست و در این مدت هم می توانید با استفاده از اطلاعات تخصصی و راهکارهای دقیق تری که از جلسات مشاوره تان به دست می آورید هم توانمندی های خودتان را تق.یت کنید و هم در صورت لزوم مهارت های جدیدی یاد بگیرید و روی توانمند سازی خودتان برای ساختن یک رابطه خوب و رضایت بخش و کلا افهداف زندگی تان کار کنید تا بتوانید موثر تر در مسیر داشتن یک زندگی با کیفیت رفتار کنید و برای این منظور گام های مناسب و هدفمند تری را با آگاهی بیشتر بردارید.