سلام
چند وقته میخوام تصمیمی بگیرم ولی گمراهم
نزدیک ۴ ساله با پسری هستم همسن خودمه..از چند سال پیش کار میکنه و سعی میکنه رو پای خودش وایسته و مستقل بشه و تا حدودی هم موفق بود..تا یک سال اول پیام و تماس تلفنی داشتیم و ایشون منو ندیده بود..بعد که رابطمون جدی شد همو شروع کردیم به دیدن..از همون موقع هم غیر مستقیم میگفت که منو برای ازدواج میخواد و فقط از جواب من میترسید و بیان نمیکرد..سر حرف زدن من خیلی حساسه، و کوچیک ترین چیز که بگم ناراحت میشه‌..چون از بچگی رو پای خودش وایستاده بود انگار قدر پولشو میدونه و یکم اخلاق خسیس بودن پیدا کرده،و تو مناسبتا قدماشو به اندازه من بر میداره و یا یه جاهایی کاری که باید انجام نمیده جند باری غیر مستقیم گفتم و میدونم متوجه میشه و خودشو میزنه به متوجه نشدن..جدا از اینا .. چند ماهی هست که واضح میگه که نیاز داره ، و از من میخواد تا برطرف کنم ، نه بصورت جنسی..کارایی مثل سکس چت و این چیزا و گفته جوری باشه که بعدا تو هم پشیمون نشی ، ولی من خیلی جدی گفتم نه..چند روز پیش بازم بحثش اومده وسط ، و منم الان نمیدونم باید چیکار کنم ؟ یکم کوتاه بیام تا اونم اذیت نشه یا سر حرفم بمونم ؟
اینم بگم من اصلا از روابط جنسی خوشم نمیاد و بخاطر همین با ازدواج مخالفم..ایشون دلیل اصلی مخالفت منو نمیدونه ،فقط میدونه من قصد ازدواج ندارم.. و چند باری هم که حرف زدیم متوجه شدم برای چند ساله دیگه این قصدو دارن..
و مادرامون چون در جریان دوستیمون هستن ، مادر منم گفته یا میاد خاستتگاری یا دیگه نرو نبینش..
منم نمیدونم باید چیکار کنم ؟ همه چی قاطی شده با هم