مادر شوهر
سلام من خانمی ۳۰ ساله هستم ۵ ساله ازدواج کردم خانواده شوهرم وضع مالی خوب و بهتر از ما دارند دختر ندارند و مادرشوهرم تو مراسمات خواستگاری میگفت اگه نومون دختر بشه خودم سیسمونی و تا آخر لباس میگیرم بعد یک و نیم از تولد دخترم هر دعوایی بین من و شوهرم پیش بیاد شوهرم میرفته به مادرش میگفته که بعد از اون بهش گفتم دیگه این موارد رو به مادرش نگه مادر شوهرم چه برای مریضی یا خورد و خوراک دخترم چه دعوایی که پیش میاد بین زن و شوهری حرفش این بوده من کاری به تو و شوهرت ندارم فقط دخترمو بدین خودم بزرگش کنم چند روز پیش تو تماس تلفنی گفتم اینکه دوبار بهم گفتین شوهرت میگه میخوایم از هم جدا بشیم شوهرم گفته من نگفتم دیگه عصبانی شد و هر حرف نامربوطی بود پیش کشید از خرید جهیزیه که کم بود و سرویس سر سفره مامانم نداد در صورتی که هدیه طلا دادند و چرا تو شرایط بد اقتصادی شوهرت دو تا موبایل خراب کردی و منم از بعضی حرفاش دفاع کردم که موبایل من چه ربطی به مشکل بزرگ مالی شوهرم داره ویه منان رو خرید لباس دخترم که چرا مامانم لباس نمیگیره و گفتم شما آزادانه میخرید دیگه نخرید که منتنی نباشه بیشتر حرف تو حرف آوردم که مسئله بحث ما اینکه شما
پسرتون و منو نصیحت کنید به شوهرم گفتم از این به بعد خودمون لباس میگیریم و و با برنجی که میداند که اونم منتشو گذاشت حالا یه روز بعدش به شوهرم گفته دختر بیار بینمش منم گفتم بزار که رابطه من و مادرت خوب که شد خودم میبرمش تنهایی بره خوب نیست عادت میکنند آیا درسته این کار من چطور باید با این مورد قضیه. پیش اومده و بی احترامی که به من کرده برخورد کنم که دوباره آشتی کنیم و این وابستگی که به دخترم داره آیا درسته تنهایی بزارم ببرش
سلام به شما دوست عزیز
خشم و ناراحتی که شما تجربه می کنید قابل احترام می باشد اما بهتر است سعی کنید به یک سری مسائل شما و همسرتان توجه داشته باشید تا بتوانید حریم زندگی شخصی خود را حفظ کنید .
در اول اینکه بهتر است براساس شرایط مالی خودتان برنامه ریزی کنید و اگر بخواهید به لطف خانواده ها توجه زیادی کنید همه مسئولیت پذیری لازم در قبال زندگی مشترکتان از بین می رود و هم اینکه افراد دیگر به دلیل مشارکت زیادی که در شرایط اقتصادی شما دارند مشترک شدن در مسیر زندگی شما را حق خودشان می دانند پس بهتر است بر اساس صحبت ها پیش نروید و جایگاه خانواده ها همان پدر بزرگ مادر بزرگ برای فرزند شما باقی بماند .
در کنار این موارد در کنار احترامی که نیاز است برای هردو خانواده یکدیگر قائل باشید بهتر است حریم شخصی زندگیتان را حفظ کنید هریک از شما زمانی که در مورد مشکلات زندگی مشترکتان و یا فرزندتان و… با دیگران صحبت می کنید اجازه دخالت را خودتان به آنها داده اید پس بهتر است مشکلات شما با تعامل خودتان و مشاور برطرف شود .
در مورد روابط نیز دقت کنید در هرصورت این خانم مادر همسرتان می باشند و احترام به ایشان احترام به همسرتان محسوب می شود اما بهتر است حدود خود را حفظ کنید در کنار اینکه با احترام با ایشان برخورد می کنید و اگر ناراحتی وجود دارد در اول عواملی که باع این رفتار شده است را شناسایی کنید و بعد در احترام ناراحتی خود را با مادرشوهرتان در میان بگذارید بهتر است در زمان فعلی روابط قطع نشود اما در اول شما و همسرتان در مورد رفتارهای آسیب زایی که هردویتان دارید صحبت کنید تا بتوانید این روابط را مدیریت کنید از جمله این رفتارهای آسیب زا توقعات زیاد نسبت به خانواده ها حتی اگر آنها خودشان بیان کرده باشند و همچنین صحبت در موزد حریم زندگی شخص و همچنین اینکه نیاز است بدانید زندگی مشترک از زندگی خانوادگی جدا می باشد و شما و یا همسرتان مسئول رفتارهای خانواده خود نیستید پس مسئولیت رفتار اشتباه خود را بپذیرید و از سرزنش یکدیگر بخاطر رفتارهای خانواده خوداری کنید .
با سلام خدمت شما
دوست عزیز به نظر می رسد که از مادر همسرتان بسیار رنجیده خاطر هستید و احساسات شما در این زمینه کاملا قابل درک است.
پیش کشیدن اتفاقات گذشته و برخی کدورتها درست نیست چرا که به تداوم احساس منفی ناشی از آن دامن می زند.
از سوی دیگر اینکه رفتار همسرتان چگونه است مسئله ای هست بین شما و همسرتان.
شما می توانید از همسرتان انتظار داشته باشید به نیازها و خواسته های شما احترام گذاشته و توجه کنند و یا در این زمینه صحبت و توافق کنید، اما از مادر ایشان نمی توان چنین توقع و انتظاری داشت، بلکه شما فقط می توانید رفتار آنها را بشناسید و به با توجه به آن و خواشته ها و ارزشهای خودتان رفتار خودتان را تغییر دهید و سعی کنید بهترین خودتان باشید.
از آنجا که کسی خانواده خودش را انتخاب نمی کند و همچنین خانواده همسرش را، معمولا اختلافاتی در این میان وجود دارند که گاهی چالش آفرین می شوند.
اختلاف در سطح انتظارات خانواده ها و یا وضعیت و سبک زندگی می تواند میزان این چالش ها را بیشتر کند.
به نظر می رسد ایشان بیشتر از اینکه واقعا مشکلی داشته باشد، از روی ناراحتی رفتار پرخاشگرانه ای نشان داده اند که خب این برمی گردد به عدم مهارتشان در مدیریت خشم.
البته که ایشان خودشان خواسته اند که در تامین مالی به شما کمک کنند و منت گذاشتن کار زیبایی نیست و ناراحت کننده است.
اما شما هم فقط روی رفتار خودتان اراده و اختیار دارید.
باید ببینید با توجه به موارد پیش آمده و متوجه شدن این نکته که کمک کردن ایشان باعث به وجود آمدن توقع در ایشان و اجازه مداخله و به نوعی حق خاصی برای ایشان می شود، می توانید تصمیم بگیرید که از این به بعد چه رویکردی را می خواهید اتخاذ کنید.
از آنجا که ایشان جزو خانواده همسرتان هستند و به هرحال باید با ایشان ارتباط داشته باشید، باید اولویت را بر چگونگی حفظ رابطه سالم در عین حفظ استقلال و حریم زندگی خودتان قرار دهید.
اینکه اکنون چه رفتاری در خصوص رابطه دخترتان با ایشان داشه باشید هم کاملا به خودتان و ارزشهایتان بر می گردد.
باید به این فکر کنید که با توجه به شرایط موجود و رفتارهایی که از ایشان دیده اید، دلان می خواهد به طور کلی چگونه عروسی برای ایشان باشید.
می توانید تصو کنید که ده سال از این اتفاقات گذشته است و شما به یاد این جریانات می افتید، اگر چگونه عمل کرده باشید و چه رویکردی را در پیش گرفته باشید اکنون (ده سال آینده) نسبت به خودتان حس بهتری دارید؟
در زمینه چگونگی مدیریت چالش ها و بهبود روابط با ایشان و تصمیم گیری درباره رویکرد مناسب خودتان هم می توانید مشاوره تلفنی دریافت نمایید.