مادر عصبی
با سلام
پسری هستم 33 ساله در سن 16 سالگی پدرم فوت شدن. از آن زمان مادرم با تحمل سختی بسیار من رو حمایت کرده و وابستگی شدید به بنده دارن. شخصیت مادر من بشدت کنترل گر هست و نظرات مخالف با نظرات خودشون رو نمیپذیرن و تاکید دارن که حرف ایشون درست هست. مدت یکسال هست با دختر خانمی آشنا شدم و قصد ازدواج دارم ، از زمانی که مادرم در جریان قرار گرفتن بشدت عکس العمل نشون دادن بطوری که الان حدود 4 ماه از اطلاع ایشون میگذره بسیار عصبی هستن فحاشی میکنن ، خودشون رو میزنن و در بعضی موارد به من حمله میکنن. 2 بار جلوی خانواده دختر خانم با من برخورد بد و تحقیرآمیزی داشتن به نحوی که نظر آنها نیز نسبت به ازدواج ما منفی شده. از طرفی خودم بشدت دچار افسردگی شدم بخاطر این اتفاقات و سردرگم هستم که چیکار باید بکنم.
سلام به شما دوست عزیز
قابل درک هست که این شرایط برای شما با فشار روحی زیادی همراه شده است در کنار اینکه می خواهید احترام و تلاش های مادر را نیز مد نظر داشته باشید .
اما در این مسیر در احترام به ایشان بهتر است به شرایط خودتان توجه کنید شما ۳۳ سال دارید و فرد بالغی محسوب می شوید و در این زمینه می توانید در کنار مشورت با مادر استقلال لازم را برای زندگیتان داشته باشید .
در این مسیر بهتر است قبل از تصمیم گیری برای خواستگاری مجدد و یا وارد شدن به بحث ازدواج سعی کنید که در احترام به ایشان مسیر رشدی خودتان را سپری کنید و استقلال بیشتری را داشته باشید . این به معنای بی احترام به مادرتان نیست اما نیاز است که هردوی شما در کنار اینکه یک خانواده هستید بدانید که دو فرد جدا می باشید که می توانید در کنار خانواده بودن زندگی و نظرات متفاوت از یکدیگر را داشته باشید .
وابستگی زیاد هم می تواند برای خود شما و هم مادر با مشکلات زیادی مواجهه شود در صورت امکان با مادر به روانشناس مراجعه کنید در این مسیر برای جدا کردن شما نیاز است که ایشان تحت حمایت قرار گیرند در کنار اینکه شما نیز بتوانید در کنار حفظ روابط خود مسیر استقلال خود را پیش بروید .
این میزان از وابستگی می تواند در آینده حتی بعد از ازدواج نیز مشکلات زیادی را بین شما و همسرتان و ایشان و مادرتان و شما و مادر ایجاد کند پس بهتر است در این مسیر در همین دوران در اول این مشکلات برطرف شود و بعد در این مسیر اقدام کنید.
بسیار ممنونم از راهنمایی شما. در حال حاضر باتوجه به تمام مشکلاتی که خدمت شما عرض کردم در مورد بازخورد های عصبی مادر، چه روش برخوردی را پیشنهاد میکنید؟ بنظر شما تا برطرف شدن این مشکل ازدواج را چه مدت به تاخیر بیندازم؟