سلام
سه سال هست که ازدواج کردم با همسرم، هر دو شهرستانی و ساکن تهرانیم. البته مستاجر. نزدیک دو سال و خرده ای هست که سر کار میرم. اوایل درامد همسرم کافی نبود و واقعا نیاز بود به درامد من. خصوصا که مزایای کارم شامل اونم میشد (بیمه ماشین، تکمیلی، عمر و..)
الان همسرم مدیر جایی شده و درامدش واقعا کافی هست برای زندگیمون اما چون شرکت ما قصد داره وامی به کارکنانش بده که شامل منم میشه اجازه نمیده استعفا بدم. اینم باید بگم من تمام درامدم رو به همسرم میدم که با هم پس انداز کنیم. چند وقتی هست که محیط کاری بسیار برام سخت شده و نسبت به درامدی که دارم اصلا احساس خوبی ندارم. اینه که قصد دارم جای دیگه ای رزومه بدم. ولی همسرم به شدت مخالف هست ( به خاطر همون وام) نکته ای که هست اینه که اون وام تا وقتی خونه ای به اسمم نباشه به من داده نمیشه و اساساً تو خرید خونه کمکی به ما نمیکنه و همسرم هم اینو میدونه اما مکررا اجازه نمیده استعفا بدم. دیگه از شرایط زندگیم خسته شدم. همپای همسرم کار میکنم ولی هیچ چیزی ندارم. همسرم اخلاق های به خصوصی داره که ازارم میده( در مورد رفتارش با خانوادم) و به خاطر کار زیاد و .. روابط زناشویی خوبی هم نداریم.
بزرگترین مشکلم اینه که همسرم هم پا و هم فکر من نیست؛ یعنی در مورد کوچکترین حقوقم باید باهاش بحث بکنم و تحمل زورگویی در شرایطی که من هم مثل اون کار میکنم غیرقابل تحمله. متاسفانه در دعوی هایی که داریم برخورد فیزیکی هم هست که به شدت ازارم میده. بارها راجع به چیزهایی که میخوام و رفتارهایی که ازارم میده باهاش حرف زدم ولی توجهی نداره و تا الان تغییری نکرده. نمیخوام بگم من عالیم ولی همیشه سعی کردم که رفتاری که ناراحتش میکنه رو کم کنم و تغییرشو احساس میکنم. میدونم این یک بحث کلیشه ای هست، ولی واقعا توقع زیادیه که من از همسر مردسالارم انتظار داشته باشم وقتی در مورد نوع پوشش، ارایش و.. من نظر میده (منظور تلقین عقاید پوسیدس) چرا در مورد مسئله اشتغال زنان به یک باره مدافع حقوق برابر میشه؟!
خواهش میکنم کمک کنید
ممنون