سلام خسته نباشید من عقد کردم یکساله و ما الان توی دوران عقدیم هر روز روزی یکبار یا اون بهم زنگ میزد یا من به اون یه چند روزی بود پشت سرهم من زنگ میزدم به نظر میرسید درگیر کاریه هر چیم میپرسیدم چخبرا نیستی فلان میگفت هیچی یخورده کار دارم و بهم نمیگفت یکی دو روز بهش زنگ نزدم اونم بهم زنگ نزد خیلی ناراحت شدم نه خبری ازم گرفت نه هیچی بعد سه روز زنگ زد گفت یه عکس واست فرستادم عکس بلیط کربلاش بود خیلی دلم شکست از اینکه داشت میرفت ناراحت نبودم قبلنم بهش گفته بودم ناراضی نیستم اگر شرایط جور نشد دوتایی بریم تنهایی بری اشکالی نداره ولی از اینکه بهم هیچی نگفت و اصلا خبر نداشتم خیلی دلم شکست خیلی گریه کردم بهش گفتم ببین این رفتارت منو اذیت میکنه حس غریبگی میکنم مگه من دیوارم چنین رفتاری میکنی الان باید بدونم؟؟؟

قهر کرد همچین رفته بود تو قیافه باهام حرف نمیزد میگفت حالمو خراب کردی مثلا که چی بهت میگفتم ک چی بشه چقد گیر میدی نمیدونم واقعا چیکار کنم اذیتم میکنه اینکاراش بهشم گفتم نکن اینطوری باهاش صحبت کردم قهر کرد بدم نگفتم تندم نگفتم بگم حتما من تند برخورد کردم اما واقعا نه بد گفتم نه تند قهر کرد خیلی حالم بد شد خیلی ناراحت شدم بخاطر امام حسین بخشیدمش گفتم اشکال نداره ولی نمیدونم چیکار کنم مشکل از کجاست