سلام و خدا قوت امیدوارم که حداقل شما جواب بدین
من با یه خانومی دوست هستم و قصدم هم ازدواجه و خاستگاری رفتیم ولی خانواده دختر اسرار دارن که من سربازی برم و مدرک لیسانس بگیرم من ۲۶ سالمه یه کار برای خودم دارم و یه خونه سمت جنوب تهران دارم ولی شرایط مالی خانواده دختر خیلی بهتر از منه از طرفی هم دختر خانم اوایل خیلی من رو قبول داشت تو این یکسال که از خایتگاری کردنم میگذره پدر و مادر دختر انقدر راجب من بد گفتن و تلاش کردن که منصرف کنن که دختر خانم دیگه حرف های منو گوش نمیکنه و همیشه باهم دعوا داریم من با دختره خانم رتبطه جنسی داشتم و الان نمیتونم ترکش کنم عذاب وجدان دارم اپو از طرفی هم فکر میکنم دیگه رابطه من و دختر خانم دیگه درست نمیشه من همچنان خیلی دوسش دارم و مشکلات زیادی هست تو مسیرم الان گیجم و تحت فشار خاننواده خکدم میگه دختر خانم رو ول کنم خانواده دختر میگن خدمت درست رو درست و اصلا راضی نمیشن که صحبت کنم باهاشون دختر خانوم دیگه برای من ارزشی قائل نیست و از طرفی هم میگه خونه که قرار ازدواج کنیم باید آریاشهر باشه تو قران کمکم کنید