سلام.. من خانمی 24 ساله هستم و 4 سال هست که ازدواج کردم. فرزند آخر خانواده و تحصیلاتم هم کاردانی است یه پسر دو ساله دارم. همسرم 7 سال با من اختلاف سنی دارد… بعد از ازدواج متوجه شدم همسرم بیماری اعصاب و روان دارد .از ابتدای زندگی مشکلات بسیاری رو بابت این موضوع تحمل کردم چند بار دکتر هم رفتند و دارو مصرف کردند وچند درصد بهبودی حاصل شد. اما الان دیگه واقعا نمیتونم یک سری رفتارها و اخلاق های ایشون رو تحمل کنم. با وجود یک بچه ی کوچیک و زندگی در شهر غریب و تنهایی اوضاع بر من سخت شده و دچار افسردگی شدم بعضی اوقات هم تصمیم می گیرم زندگی رورها کنم و برم از شما می خوام به من کمک کنید و بگیدکه در مقابل این رفتارها باید چه واکنشی نشون بدم؟؟ و چطور تحمل کنم. برخی از رفتارهای ایشون رو مینویسم… به من خیلی کم ابراز محبت می کنهدر مناسبت ها حتی بهم تبریک هم نمیگه… همیشه توی فکره و متوجه ی صحبت کردن من نمیشه.. با من رابطه ی جنسی خیلی کم داره و اگر هم داره به طور کامل نیست.. وسواس فکری داره… زود عصبانی میشه… به من تو خونه بی توجههی میکنه.. از خانه تمیزی و من مرتب ایراد میگیره و غر میزنه… به محبت ها و ابرازعلاقه های من بی توجهی میکنه…نسبت به همه بدبینه و بد گویی میکنه.. همیشه غمگینه.. اصلا انگار تو یه دنیای دیگه زندگی میکنه… خیالبافی می کنه… و کارهای دیگه.. ممنون میشم راهنمایی کنید