با سلام خدمت شما
من دوستی دارم که 15 سالشه و شرایط روحی خیلی خوبی نداره
تو خانوادش مشکلات زیادی داره و به خاطر حرفها و دعواهای یکی از والد ها بسیار تحت فشاره و به همین علت میخواد دور باشه و از شهر بره تا حالش بهتر شه ولی از تنهایی خیلی بدش میاد و همین احساس تنهایی هم هست که اذیتش میکنه من و دوستام سعی کردیم کاری کنیم که احساس تنهایی نکنه ولی بخاطر مشکلات خانواده و اینکه در خونه کسیو نداره که باهاش حرف بزنه زجر میکشه و خیلی هم به زور و اجبار درددل میکنه نمیدونم بخاطر کم اعتمادیه یا چیز های دیگه ممنون میشم راهنماییم کنین که من باید چیکار کنم حالش خوب بشه و ایا اینکه تصمیم رفتن به شهر دیگه و تنها زندگی کردن تصمیم درستیه ؟ بدترش نخواهد کرد ؟