درمورد سوال قبلیم بگم که اون آقا همسر وفرزند داره و میگه ازدواجم به اجباربوده و قرارش از اول فقط دوستی با من بود نه ازدواج و من حتی برای منصرف کردن ایشون بهش گفتم اگر منو میخوای از زندگیت بگذر مخالفت کرد ولی همچنان اصرار داره حتی دو را دور ودرحد سلام واحوالپرسی بامن در ارتباط باشه تاهمیشه ولی در طول ارتباطمون گاهی اشاره میکنه که بیا دیدنم قول میدم که کاری نکنیم و این منم که نه میتونم رهاش کنم و نه سمتش برم