مشکلات با خانواده
سلام الان که دارم اینو مینویسم دیگه واقعا از دست غرغرها و رفتارای مامانم خسته شدم تو خونه اصلا ارامش ندارم همش فکر میکنه که چون دختر اورده خودش باید بشینه یه گوشه و تموم کارای خونه رو ما انجام بدیم وقتیم کاریم انجام میدیم همش سرمون غر میزنه در حالی که از خودش بهتر انجام میدیم
بنظرم مادرم یه ادم خودخواه و بی منطقه و اصلا بلد نیست مادر باشه هرکاری که میکنیم تهش ایراده و غر و ناسزاس تازه اگر یه کاری رو باب میلش انجام ندیم و سریع به حرفش گوش ندیم شروع میکنه به زدنمون
همیشم به چشم دیدم هوای خواهرزاده ها و برادر زاده هاشو بیشتر از ما داره برای خانواده خودش هست حتی وقتی میریم خونه مادربزرگم یا دایی و خاله هام اونجا همه کاری میکنه پا به پای برادر زاده هاش میدوئه هرکاری بخوان بکنن یا هرچیزی بخوان فورا براشون فراهم میکنه اما اگه ما بخوایم به وسیله اش یا گوشیش دست بزنیم تهش شروع میکنه داد و هوار و غر زدن
از وقتی یادم میاد همیشه تووخونه ما سر چیزای مسخره دعواس و هیچ وقت حتی تو مواقع مریضیم مادرم پیشم نبوده اما هرشب باید کنارش باشم و فشارشو چک کنم و….
با تموم این بدیاش دوسش دارم و نمیخوام بهش بی احترامی کنم ولی نه حرفمو میفهمه و نه میخواد یکم منطقی رفتار کنه و به تصمیمای ادم احترام بزاره
دیگه واقعا نمیدونم باید چیکار کنم
یه راهنمایی دیگه من همیشه از خواسته هام عقب کشیدم چون هر تصمیمی گرفتم یا زدن تو ذوقم یا مخالف شدیدی باهام شده الان که برا هر چیزی ازشون نظر میخوام میگن تو با ۱۹ سال سن نمیتونی تصمیم بگیری بعد که تصمیم میگیرم مخالفت میکنن
دیگه واقعا دارم دیونه میشم
با سلام خدمت شما دوست عزیز
احساس ناراحتی که شما درک می کنید کاملا قابل درک است.
هر کسی نیاز دارد در رابطه هایش احساس امنیت و ارزشمندی متقابل دریافت کند و مسلما رقتارهای کنترل گرانه ای مانند پرخاشگری، سرزنش، برچسب زدن، قهر و بی توجهی، غر زدن و توهین و تحقیر جزو رفتارهای مخربی هسند که می تواند برای هر فردی آزاردهنده باشد.
واقعیت این است که ما می توانیم کسی را تغییر دهیم و چون افراد از نظرات مختلفی با یکدیگر تفاوت دارند این گونه اختلافات هم کاملا طبیعی و اجتناب ناپذیر هستند.
تنها فردی که می توانیم تغییر دهیم خودمان هستیم و هر کسی فقط بر روی رفتارهای خودش کنترل دارد چرا که هر کسی در نهایت بر اساس ادراک افکار و خواسته ها و نیازهای خودش رفتار خواهد کرد.
بهتر اس این واقعیت را بپذیرید و انتظار تغییر کردن و یا تغییر دادن مادرتان را نداشته باشید چرا که چون چنین خواسته ای غیر واقع بینانه و دست نیافتنی است هر بار با ناکامی بیشتری روبرو خواهید شد.
از آنجا که هر کسی مسئول پیگیری خواسته ها و نیازهای خودش است شما هم بهتر است در این مسیر فعالانه تلاش کنید و به جای تمرکز بر مشکلاتی که دارید و رفتارهای نادرست و اشتباه اطرافیانتان که هیچ کنترلی بر روی آن ندارید، بر رفتارها، توانمندی ها و منابع موجود خودتان تمرکز داشته باشید تا بتوانید به جای غرق شدن در خود مشکل به دنبال گزینه هایی برای حل یا مدیریت آن ها باشید.
بابراین بهترین راه این است که با واقعیت های ناراحت کننده روبرو شوید و آن را بپذیرید و مادرتان را همان گونه که هستند بپذیرید و ببینید در همین شرایط و با تمام رفتارهای خوب و بدی که دارند در نهایت می خواهید چگونه فرزندی برای ایشان باشید و در مسیر ارزش ها و اصولی که خودتان دارید رفتار کنید.
اگر چه به این که تا کنون چه اقداماتی برای رسیدن به خواسته هایتان در این زمینه و برای بهبود رابطه تان با مادرتان انجام داده اید اشاره ای نکردید اما اگر هم خواهان رابطه بهتری با ایشان هستید سعی کنید با آگاهی و شناخت نقش خودتان بدانید اگر چگونه رفتار کنید می توانید صمیمیت و نزدیکی بیشتری بسازید.
به عنوان مثال رفتارهایی مانند جر و بحث و پرخاشگری و یا قهر کردن و حتی باج دادن معمولا رابطه را بدتر کرده و صمیمیت بین افراد را کاهش می دهد اما در مقابل رفتارهای همدلانه و حمایت گرانه و گفتگو کردن برای حل اختلافات بهترین شیوه برای حل و مدیریت تعارضات بین افراد است.
اگر شما از مشکلات درونی مادرتان و نگرانی ها و دغدغه هایی که دارند آگاه باشید و بدانید که ایشان احتمالا مضطرب هستند و یا رفتار بهتر دیگری بلد نیستند و مهارت مدیریت خشم ندارند و توانمندی هایشان در همین حد است شاید بتوانی به جای رویکرد ضاوت گرانه ر.یکرد همدلانه ای در رابطه با رفتارهای ناخوشایند ایشان اتخاذ کنید و در این صورت خشم و ناکامی کمتری را تجربه کنید و بتوانید بهتر ایشان را درک کنید و با این قبیل مشکلات به شیوه موثر تری کنار بیایید و احساسات منفی خودتان را به شیوه بهتری مدیریت کنید.
از سوی دیگر برای پیگیری خواسته ها و اهدافتان متکی به خودتان باشید چرا که اگر بخواهید منتظر انگیزه گرتن و تشویق از سوی دیگران و اطرافیانتان باشید شاید آن ها هیچ گاه چنین نقشی را برای شما نداشته باشند چرا که آن ها هم درگیر خواسته ها و ادراک خودشان هستند.
به شما توصیه می شود در این مسیر حتما به یک روانشناس یا مشاور مراجعه کنید تا با دریافت جلسات مشاوره کمک حرفه ای در این زمینه دریافت کنید تا بتوانید در مسیر اهداف و خواسته هایی که در زندگی دارید پس از تعیین مسیر ناسبتان، اقدامات موثری انجام دهید.