2
مشکلات نو جوان ها
من 16 سالمه و توی رشته تجربی تحصیل میکنم و درون گرا هستم و هیچ گونه هدفی جدیدا توی زنئگیم ندارم و میشه گفت مشکلی با درس هام ندارم و وضع تحصیلیم خوبه ولی به طوری میشه گفت علاقه ای به این رشته ندارم و حتی این روز ها درس هم نمیخونم با این که برنامه ریزی میکنم که هر روز درس بخونم ولی عملی نمیشه واقعا گیج شدم و ناراحتم به شدت باید چکار کنک
سلام به شما نرگس جان
داشتن برنامه ریزی کمک زیادی به ادامه مسیر می کند اما نیاز است که این برنامه ریزی در جهت هدف مشخص کوتاه مدت و بلند مدت باشد تا شما بتوانید انرژی لازم و انگیزه لازم را برای اجرای برنامه داشته باشید در کنار داشتن هدف ، برنامه داشتن پشتکار اهمیت زیادی دارد و این موضوعی می باشد که باعث می شود که افرادی که با استعادهای یکسانی هستند و برنامه ریزی و هدف نیز دارند نتایج متفاوتی را بدست بیاورند .
در این مسیر بهتر است به صورت حضوری برای مشاوره تحصیلی اقدام کنید تا استعدادهای خود را بهتر بشناسید و بتوانید با کمک مشاور در این مسیر گام بردارید تا برنامه ریزی که در این جهت تنظیم می شود در جهت بررسی آن و کارکردی که دارید مشاور در این مسیر به شما کمک کند.
با سلام خدمت شما
دوست عزیز احساس ناراحتی که به دلیل نداشتن هدف تجربه می کنید کاملا قابل درک است.
بهتر است در ابتدا این نکته مهم را در نظر داشته باشید که اگر به تازگی دچار این حالت شده اید و این موضوع به همراه تغییر در میزان اشتها و خواب شما می باشد و از فعالیت هایی که قبلا برای شما لذت بخش بوده اند دیگر لذتی نمی برید و در روابط خودتان با دوستان و یا خانواده هم به مشکل خورده اید و کلا احساس نا امیدی و بی انگیزه بودن دارید و سطح انرژی شما به طور محسوسی افت داشته است و در اکثر مواقع روز خلق پایینی دارید و غمگین هستید و تمایل به تنهایی دارید، بهتر است هر چه زودتر با والدین خودتان طرح کنید که شما را پیش یک روانشناس ببرند تا موضوع را به صورت جدی تری پیگیری کنید و باعث افت کارکردهای شما نشود.
اما اگر این علايم را ندارید این موضوع می تواد تا حدی در دوران نوجوانی طبیعی باشد به این دلیل که هویت شما در این سنین در حال شکل گیری است و شما در حال بررسی انواع سبک های زندگی و گزینه های مختلف درباره خودتان هستید تا بواید مسیر مورد نظرتان را بیابید و این احساس سردرگمی تا حدی می تواند طبیعی باشد چرا که واقعا هنوز تصمیم گیری برای تعیین قطعی و دانستن آنچه می خواهید شاید زود باشد.
اما به شما پیشنهاد می شود برای این که بتوانید در این مسیر به خودتان بیشتر کمک کنید، تصور کنید به ده یا پانزده سال آینده سفر کرده اید و خپدتان را در آن سفر ملاقات کرده اید، ببنید با چه کسی روبرو شده اید و آن فرد (یعنی خود شما در ده یا پانزده سال آینده) چه ویژگی هایی دارد، چه شغلی دارد، چه سبک از زندگی دارد، در چه زمینه ای تحصیل کرده است و به طور کلی کیفیت زندگی اش چگونه است.
این تصویر سازی ذهنی می تواند تا حدودی تصویری از آن فردی که دوست دارید در آینده بشوید را به شما نشان خواهد داد و به این ترتیب می توانید برای خودتان در حوزه های مختلف پیشرفت فردی و تحصیلی و خیلی موارد دیگر چشم انداز تعیین کنید و بعد با توجه به آن چشم انداز هدف گذاری و برنامه ریزی داشته باشید و به این ترتیب هدف گرا شوید.
این اهداف می توانند به صورت کوتاه مدت و بلند مدت تعیین شوند و برای آن ها برنامه ریزی های لازم صورت گیرد و قرار نیست نگران این باشید که ممکن است در آینده تغییر کند چون به محض این اتفاق می توانید چشم انداز خودتان را هم تا حدی تعغییر دهید و این خاصیت انسان است که یک موجود ایستا نیست بلکه پویا است و هیچ ایرادی هم ندارد.
درون گرا بودن هم به خودی خود مشکل محسوب نمی شود و یک ویژگی شخصتی است اما چون به صورت طیفی سنجیده می شود اگر به اندازه ای باشد که مانع شکل گیری روابط با کیفیت و معنا دار بشود و یا باعث انزوای زیاد بشود بهتر است مورد بررسی و ارزیابی قرار بگیرد چون قرار است سبک و مدل ما به داشتن زندگی غنی و معنادار برای خودمان کمک کند و اگر مانعی در این مسیر باشد و یا اختلالی ایجاد کند بهتر است مورد بررسی و بازنگری قرار گیرد تا بتوانیم در صورت لزوم به سمت گزینه های بهتر و تغییرات مطلوب قدم برداریم.
شاید برخی ترس ها و موانع ذهنی ما باعث شکل گیری و تشدید این سبک شخصیتی شده باشد که لازم است آن ها را شناسایی و برطرف کنیم.
بنابراین در این صورت هم باز به شما پیشنهاد می شود از طریق مراجعه به یک روانشناس و مشاور مشکلاتتان را بررسی کنید تا هم بتوانید هدف گذاری درستی انجام دهید و هم موانع احتمالی را از سر راهتان بردارید تا بتوانید در مسیر نیازهای اساسی و خواسته هایتان در جهت یک زندگی دلخواه اقدامات موثرتری انجام دهید.