سلام و وقت بخیر
بنده 4 سال هست که ازدواج کردم. طی این 4 سال به واسطه برخی رفتارهای خانواده خانمم، اختلافاتی با آنها داشتم. البته این اختلافات همواره از طرف من با حفظ احترام همراه بود و عملا بنده و همسرم از انها درخواست میکردیم تا از خطوط قرمز و حتی زرد! زندگی شخصی ما عبور نکنند. ولی نتیجه نداد. رفتارهایی مثل کنجکاویهای زیاد، فاجعه سازی رویدادهای مربوز به بنده، زودرنج بودن فوق العاده زیاد پدرخانم و مادرخانمم که باعث میشد زود عصبانی بشوند و پرخاش کنند و در این پرخاشها، توهین و تهدید کنند؛ باعث شد نسبت به آنها دلسرد بشم. خوب یا بد؛ پیش خانمم از خانوادش زیاد گله کردم و از اینکه خیلی راحت به بنده توهین میکردن و پیش خانمم مظلوم نمایی میکردن؛ خیلی ناراحت بودم. ماحصل احترامهای 4 ساله بنده به خانواده همسرم(البته آنها محبتهایی داشته اند به بنده که بی انصافیه اگه نگم) برچسب زدنهای متعدد به بنده، تهدیدهای شوخی و جدی(معمولا حرفهای منظوردارشون رو در قالب خنده میگم) و انداختن تقصیرها بر گردن من بود.
حالا بعد 4 سال، من از مادر خانمم تقریبا متنفرم؛ خانم بنده معتقده که پدر و مادرش در کودکی و نوجوانی تحت فشارهای مختلف و دیده نشدن، دچار مشکلاتی مثل خود کم بینی، حق به جانب بودن، احساساتی بودن زیاد و فاجعه سازی وقایع و رویدادها شدن. کافیه کوچکترین موردی بین بنده و خانمم پیش بیاد؛ بنده قطعا طرد میشم و بهم توهین میشه. بنده دیگه این رفتارهای خانواده همسرم رو نمیتونم طاقت بیارم.
مادرخانمم سال گذشته رفتن مشاوره(یک جلسه). بعد از جلسه تنها چیزی که توی ذهنشون حک شده بود؛ این بود که دامادم هم مشکل داره و باید قبول کنه… انگار که این، من بودم که اونها رو بی حرمت کردم و توهین کردم؛ الانم باید از این جور حرفها بشنوم… میدونم که اونها تغییر نمیکنن؛ ولی نوع برخوردهاشون طوری بوده و هست که نمیتونم صمیمی بشم.

با توجه به اینکه اونها نفوذ زیادی روی خانمم دارن(کافیه تلفنی یه مقدار از اون عذاب وجدانهایی که بلدن رو به خانمم بدن) بنده پیش خانمم هم متهم میشم و بحث و …
رابطه بنده و خانمم به خاطر رابطه من و خانواده همسرم هم تحت الشعاع قرار گرفته و امسال 4-3 بار بحث شدید داشتیم. بحثهایی که واقعا هیچ کدوم انتظار نداشتیم از همدیگه که پیش بیاد…

الان من واقعا مستاصل هستم. از یک طرف رابطه با خانواده خانمم خوب نیست و از یک طرف هم با خانمم اختلاف پیدا کردیم. لطفا کمک کنید که من و خانمم باید چه کار کنیم؟
و چه کارهایی غلط بودن که نباید انجام میدادیم ولی انجام دادیم؟
الان همسرم یک کتاب درباره روابطزناشویی گرفتن و با سرعت زیاد دارن نقاط ضعف بنده رو از توش پیدا میکنن و بهم میگن…

آیا خانمم رو تنها بفرستم بره خونه پدریش؟(قزوین)
فکر میکنم با وجودی که حق با بنده بوده(بیشتر) ولی تکرار گلایه های بنده نسبت به اینکه چرا خانواده خانمم فلان کارها و رفتارها رو نسبت به من کردن و میکنن باعث شده که دیگه خانمم هم که معتقد بود حق با منه؛ منتقد من بشه….
لطفا راهنمایی بفرمایید
تشکر