سلام ،من یک سوال دارم که نمیدونم باید از کی بپرسم و راهنمایی بگیرم اما صلاح دونستم که از شما بپرسم.راستش من مادری دارم که هیچ وقت لبخند نمیزنه،همیشه دعوا داره.البته مریض هم هست و درد هم داره اما آیا این درسته که بخواد با ما بد رفتاری بکنه؟ اون هیچ وقت از من و بابام تشکر نمیکنه حتی اگه بزرگترین کارو براش بکنیم ولی انتظار داره ما برای کار های کوچیک ازش تشکر کنیم.من حتی نمیتونم باهاش مشورت کنم چون فکر میکنه مشورت کردن به این معناست که من باید فقط به حرف اون گوش کنم.حتی نمیتونم باهاش درد و دل و یا شوخی بکنم. من تک فرزندم شما بگید،وقتی نه دوستی دارم و نه کسی رو من چکار کنم؟ گاهی با خودم میگم که تو دیگه مادر نداری ولی نمیتونم اینو به خودم بفهمونم و دوباره سعی میکنم بهش نزدیک شم ولی بازم با رفتار زننده روبه رو میشم.اون میخواد همیشه فقط حرف اون باشه.اصلا با من و بابام بیرون نمیاد.همش هم حرف پول رو میزنه.راستش دوتا شون معلم هستن اما حقوق
پدرم خیلی کم تر از حقوق مادرم هست و با بیمه و وام و این چیزا همون اول ماه تموم میشه و همیشه بر سر این موضوع باهم دعوا دارن.آقا تازه شما باید درد و دل های بابام رو هم گوش بدید من نمیتونم بگم.لطفا بهم بگید من چکار کنم؟؟؟ گاهی وقتا دلم میخواد خودکشی کنم اما وقتی به این فکر میکنم که خدا خوشش نمیاد پشیمون میشم.من میخوام یک زندگی شاد داشته باشم چکار کنم؟؟ همه چیز گرونه و همه پول پول میزنن حتی پدرها و مادرها.حتی فکر میکنن برای بچشون خیلی خرج کنن محبت کردن.لطفا کمکم کنید.