سلام حدود 4.5 سال هست که ازدواج کردم و همسرم رو خیلی زیاد دوست دارم
جدیدن باردار هست و داریم بچه دار میشیم
مشکل بزرگ من خانواده همسرم هست
نمیتونم بگم آدم های بدی هستن اما خب آدم های منفی گرا و هستن که همه صحبت هاشون مسخره کردن دیگران هست
وقتی یه کاری براشون انجام میدن دیگه میشه وظیفه ام
و وقتی به همسرم شکایت میکنم که لطفا کمتر این کارها رو بکنم (مثلا رساندن خواهر زنم که بسیار انرژی روحی من رو میگیره) زنم ناراحت میشه و جوری صحبت میکنه که انگار وظیفه من هست و بدتر من و خانواده ام رو زیرسوال میبره
خواهر زنم 2 سال از همسرم بزرگتر هست و ازواج کرده و دوست و آشنایی ندارن و شوهرش هم جایی نمیبرش
اوایل همیشه خواهر زنم رو با خودم بیرون میبرم ولی این وظیفه هر روز بیشتر میشد و رفتار بد او نیز بیشتر من رو اذیت میکرد
تا اینکه دیدم بردن او برای خرید خانه هم وظیفه ام شده
رسوندن خونه شون که جای خود داره
بعد که موضوع رو با همسرم مطرح کردم باز همون برخورد بد و زیرسوال بردن من
تا اینکه یه بار که خواهر زنم تلفنی با همسرم حسابی به من فحش داد باعث اختلاف من و اون شد که دیگه بیرون نبردمش
اما الان خونشون رو نزدیک آوردن و حدودا 8 تا خونه با خانه مادرزنم فاصله هست ولی همین فاصله رو من باید منتظر بمونم تا آماده بشه و برسونمش
همسرم هم بخاطر اینکه جلوی من کم نیاره و بدی خانواده اش رو پنهون کنه همیشه سعی میکنه بدی های خانواده من رو بزرگ کنه و مشکل نشون بده
همسرم باردار هست و نمیخوام با جر و بحث اذیت بشه
پیشنهادتون چی هست ؟