با عرض سلام و خسته نباشید من مادر دودکودک ۱۲و ۷ساله هستم ک اولی پسر دوومی دختر می‌باشد ،بنده بچه‌ هام هر دو در یک اتاق در حالی که هردو شلوارشون نیمه پایین و پسرم از پشت رو خواهرش خوابیده بود و وقتی دیدم شوکه شدم ولی با نهایت خونسردی باشون رفتار کردم و هر دو از کارشون توجیه کردم و بعد از اون روز ک الان یک و نیم سال از جریان میکذره بنده دخترم کنار خودم میخابونم و شوهرم در اتاق دخترم میخابه و الان من از این جریان افسردگی خیلییییی حادی گرفتم و کارم شده همش گریه با اینکه از قبل آموزش جنسی داده بودم ب هردوشون و الان حس می‌کنم شوهرم خیلیییی رفتارش سر سنگین شده با پسرم و از اونجای که ما خانواده مقیدی هستیم حتی خود پسرم ،نمی‌دونم چرا همچین رفتاری کرد؟ولی اصلاااا دیگر ب پسرم اعتماد سابق ندارم،و خیلییییی ترس از آینده دارم تا خبر از آزار جنسی می‌شوند بدنم مثل بید میلرزد ،میشه بنده رو راهنمای کنید .ممنونم