سلام،من یک نوجوان 15 ساله هستم.
در کل طبق چیزی که خودم و طبق نظرات(غیر متخصصانه) اطرفیانم ارزیابی کردم،نوسان شدیدی بین درون گرایی و برون گرایی دارم.بنا به چیزی که دوستان و حلقه افراد نزدیکم اظهار دارند،من فرد فوق العاده برونگرایی ام،اما در جمع ها و اجتماعات بدون حضور همین افراد،چندان تمایلی به شروع محاوره یا برقراری ارتباط ندارم،اما در عین حال از شروع شدنش از سوی فرد دیگری هراس ندارم و از این امر استقبال میکنم.
جدا از این امر،معمولا نظری که خودم نسبت به روابط اجتماعیم دارم کاملا دوگانه ست.بر اساس اتفاقاتی که برای من طی ارتباط با دیگران رخ میده ممکن هست دچار احوالات نارسیسیستیک یا بر خلاف اون،پارانویا و شک و تردید به خودم بشم.
پیامد حالت دوم هم معمولا نشخوار ذهنی پیوسته حین تنهایی هست،به طوری که تک تک کلماتی که ممکن هست طی یک مکالمه گفته باشم رو مرور میکنم و رفتار همه رو نسبت به هر چیزی که گفتم می سنجم،حالتی که شدیدا شب ها برام آزار دهندست و باعث بی خوابی و تیک های عصبی حین تنهایی میشه(گرچه که مشکل نشخوار ذهنی من فقط در اون حوزه اوج نمیگیره و مدتی هم با وسواس حاصله از این قضیه سر و کله میزدم)و همینطور بعضا باهاشون به مشاجره میپردازم(به طوری که ناسزاگویی یا درگیری فیزیکی رو به صورت خیالی با اونها شبیه سازی میکنم)
مضاف بر این ها،تا به حال تلاش خاصی برای برقراری ارتباط با جنس مخالف نداشتم و به طرز عجیبی از این مسئله دوری میکنم،بی این که از اون بدم بیاد یا انزجار دینی و اجتماعی نسبت به این قضیه داشته باشم.همیشه توی هر نوع رابطه اجتماعی تلاش میکردم دیگران رو به سمت خودم جذب کنم تا جذب دیگران بشم، و در عین حال از مورد توجه قرار گرفتن متنفر بودم.
عمده اوقات،طبق چیزی که فهمیدم،از هنجار های اجتماعی متنفر بودم و خیلی دفعات شده که اطرافیانم من رو با بعضی از ویژگی های سایکوپاتیک نام ببرند،با این حال شخصا چندان احساس ضد اجتماع بودن رو ندارم،بلکه صرفا از شکستن قانون لذت میبرم و اون رو یک موهبت میدونم.
میخوام بدونم که از حیث روانشناختی چه مشکلاتی متوجه من هست و همینطور این که آیا نیاز دارم که با یک تراپیست در مورد این مسائل صحبت یا مشاوره ای داشته باشم؟