کودکی
سلام من یک دختر ۱۶ساله هستم و از سلامت عقلی بالایی برخوردار هستم.
من وقتی ۵سالم بود تو خونه مادربزرگم با پسرعموم بودیم اوت از من یک سال کوچیک تره. به خیال خودمون داشتیم بازی میکردیم برای همین پایین تنمون لخت بود.هیچ کاری نکردیم یعنی هیچی نمیدونستیم فقط در همین حد بود.اما بعد از گذشت چندین سال وقتی بهش فکر میکنم ب شدت عذاب وجدان میگیرم و به خودم لعنت میفرستم.من اون موقع خیلی بچه بودم و اینا همه تاثیر کلیپ های کوتاه رقص بود که توی ماهواره بود.خیلی پشیمونم و وقتی بهش فکر میکنم از ترس و نگرانی و عذاب وجدان دست و پام میلرزه.من حتی در این سن برخلاف هم سن هام حتی یک دوست پسر هم نداشتم تا الان و درباره دوست پسر داشتن هم کاملا مخالفم در این حد هستم یعنی. برای همین این موضوع خیلی عذابم میده.لطفا کمکم کنید.
سلام به شما دوست عزیز
قابل درک هست که در زمان فعلی که نوجوان هستی به این موضوع فکر می کنی و نسبت به دیدگاهای که در زمان فعلی به روابط جنسی دارید این رفتار را نادرست بدانی اما دقت داشته باش در ان زمان شما تنها ۵ سال و پسر عمویتان۴ سال داشته است و در این سن رابطه جنسی معنایی نداشته است و بیشتر کنجکاوهای کودکان بوده است که در آن سنین طبیعی می باشد .
بهتر است در مورد گذشته خودتان را سرزنش نکنید چون در آن زمان شما تنها یک کودک بوده اید .
در کنار این موارد اگر برای شما این موضوع تاثیر گذار بر زندگی فعلیتان می باشد بهتر است یک دوره روان درمانی را تجربه کنید تا بتوانیم در این زمینه به شما کمک کنیم.
اما در مورد روابط دوستی در این سن دقت کنید که شما نوجوان می باشید و در این سن گرایش داشتن به جنس مخالف طبیعی می باشداما در این سن این روابط با ریسک پذیری بالایی همراه می باشد چون تصمیم گیری نوجوان در این سن بیشتر بر پایه خیالپردازی و هیجان می باشد و می تواند این روابط آسیب زا باشد پس بهتر است خودتان را در این مورد نیز سرزنش نکنید چون وارد نشدن به این روابط با توجه به شرایط سنی برای شما آسیب کمتری به همراه دارد اما اگر دیدگاه منفی در شما وجود دارد در مورد روابط دو جنس بهتر است یک دوره مشاوره را تجربه کنید .
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
با سلام
دوست عزیز احساسات شما کاملا قابل درک است.
اما دقت داشته باشید که شما در آن سن خردسال بودید و به بلوغ فکری و حتی سن تکلیف هم نرسیده بودید و از نظر شرعی هم حتی حکمی به آن دوران وارد نیست.
این احساس ذهنی خودتان است که پرورش یافته و بر روی آن حساس شده اید.
عذاب وجدان و تشخیص درست و غلط برای دورانی هست که ما قدرت تشخیص و تمییز آن ها را از یکدیگر داشته باشیم.
مانند این می ماند که از نوزاد توقع داشته باشیم بتواند ادرارش را کنترل کند، این موضوع به نظرتان خنده دار و مسخره می رسد چرا که از فردی انتظار و توقعی را دارید که هنوز به آن حد از رشد و رسش نرسیده است.
ماجرای شما هم دقیقا همین حالت را دارد.
تازه اگر هم قدرت تشخیص داشتید، امکان اشتباه وجود داشت و همه در زندگی خود مواقعی اشتباه می کنند و یا تصمیمی می گیرند که بعدها متوجه می شوند مناسبشان نبوده است.
بنابراین اگر شما بخواهید با همین شیوه در زندگی خودتان پیش بروید حتما دچار مشکلات زیادی خواهید شد.
بهتر است در ابتدا خودتان را گناه کار ندانید چون منطقی نیست و بعد اینکه خودتان را بابت کاری که الان در این سن آن را زشت تشخیص داده اید ببخشید و خودتان را مستحق مجازات ندانید.
اگر هم افکاری در این زمینه به دهنتان می آیند از آنها نترسید.
افکار زیادی ممکن است به ذهن هر کسی برسند که گاهی ممکن است بخشی از آنها آزاردهنده باشند.
ذهن ما مانند آسمانی می ماند که گاهی ابرهای تیره و باران زا در آن پدیدار می شوند و گاهی هم صاف و آفتابی است.
و هیچ کدام هم پایدار نخواهند بود.
افکار ها به همین صورت هستند فقط کافی است که فضایی برای همه آنها در ذهنتان باز کنید و به آنها اجازه رفت و آمد بدهید.
در این صورت اجازه نداده اید که بر شما مسلط شوند و اثر منفی بگذارند.
بلکه صرفا حضور دارند اما فقط فکر هستند و عبور می کنند.
قرار نیست از آنها بترسیم یا با آنها بجنگیم که حذفشان کنیم.
اگر هم کلا افکار تکرار شونده زیادی دارید و باعث اختلال در کارکردهای روزانه شما می شوند، می توانید برای بررسی دقیقتر برای دریافت مشاوره حضوری یا تلفنی اقدام نمایید.